عمومی

بنیانگذاران همه چیز را نمی دانند – آنها فقط فکر می کنند انجام دادن

بنیانگذاران همه چیز را نمی دانند – آنها فقط فکر می کنند
انجام دادن

احتمالاً مسلم است که در اکثر استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای اولیه، مدیرعامل مؤسس – اگر وقت داشته باشد ، تمایل و صبر – می تواند کار هر عضو تیم دیگری را به خوبی یا بهتر از آنها انجام دهد. البته، هیچ کس وقت ندارد که به تجارت دیگران فکر کند و هیچ مدیر اجرایی که من می‌شناسم حوصله یا تمرکز لازم برای انجام بسیاری از وظایفی را که بخش‌های مهم اداره هر سازمان هستند، ندارد. اما بسیاری از آنها تمایل دارند زیرا این امر با قلمرو همراه است.

هر مدیر عاملی – در ذهن خود – استاد است. فروش، بازاریابی، تبلیغات، طراحی و صرفاً برای فرصتی برای نشان دادن چیزهایشان.

اما این یک شرط بد و یک شرط است. اتلاف وقت و انرژی و مهمتر از همه این که نشان می دهد این بهترین و بهترین استفاده از زمان رئیس نیست، حتی فارغ از هرج و مرجی که می تواند ایجاد کند، و چقدر می تواند برای سایر اعضای تیم تضعیف کننده باشد. وقتی سایر کارکنان سعی می کنند «قرض بدهند به اندازه کافی بد است کمکی به همتایان خود می کنند و اوضاع را بدتر می کنند. اما زمانی که رؤسا سعی می کنند راه خود را در این فرآیند با پا بزرگ کنند و هیچ کس واقعاً نمی خواهد به آنها بگوید این کار را نکنند، یک شکست کامل است.

من مطمئن هستم که هیچ حوزه خاصی از هر کسب و کاری کاملاً از این مشکل مستثنی نیست، اگرچه من فکر می کنم که اکثر مدیران عامل می دانند که آنها هنرمندان بزرگی نیستند یا طراحان گرافیک اما هر یک از آنها فکر می‌کنند که می‌توانند برای توصیف ویژگی‌ها، عملکردها و مزایای اقتصادی محصولات و خدمات خود حلقه‌هایی را برای دیگران بنویسند. در بیشتر موارد، عمدتاً به این دلیل که آنها صدای کلمات خود را دوست دارند، بیش از حد پرحرف هستند، بسیار غیرتمند هستند، و به خصوص معتبر نیستند.

اگرچه تصور کردن برای آنها سخت است (و هنوز هم سخت تر است که آنها را متقاعد کنیم که آن را باور کنند)، ایجاد بازاریابی محتوای مختصر و منسجم، و همچنین استراتژی برای رساندن کلمه به کانال های مناسب، پیچیده است. وظیفه. در حقیقت آنقدر پیچیده است که تقریباً همیشه باید به متخصصان بیرونی سپرده شود که می توانند عینی باشند و مایلند در حین انجام کار خود در برابر تسمه ها و فلش های مجموعه C مقاومت کنند. از دست دادن یک مشتری یا یک پروژه مطمئناً برای هر پیمانکاری ترسناک است، اما از دست دادن شغل خود به دلیل اینکه در مورد چیزی حقیقت را به رئیس می گویید بسیار بدتر است. همانطور که ساموئل گلدوین می گفت: “من می خواهم همه حقیقت را به من بگویند، حتی اگر به قیمت کارش تمام شود.”

خبر خوب در مورد استفاده از یک شرکت خارجی – من این را “راه حل بازاریابی مدیریت شده” می نامم – برای کمک به تیم شما در طراحی، توسعه، ارائه و اندازه گیری نتایج ابتکارات بازاریابی محتوا این است که اثبات آن کاملاً در پودینگ است. حقایق ابطال وجود ندارد؛ هیچ کس حاضر نیست به امپراتور بگوید که اعمال او احمقانه است. و هیچ کس فراتر از تعامل اولیه با افراد غیر مجری گیر نمی کند. علاوه بر این، کارشناسان بیرونی روی داستان کامل تمرکز می‌کنند و احتمال کمتری دارد که عاشق این داستان شوند.

در واقع، یکی یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که شرکت‌های جوان مرتکب می‌شوند این است که اکثریت قریب به اتفاق دلار خود را صرف کتابچه‌ها، بروشورها، بنرها و دیگر چیزهای زیبا برای لاف زدن می‌کنند – مانند یک غرفه گران قیمت بزرگ در کنفرانس سالانه صنعت – و تمرکز بر مستندسازی و مستندسازی ندارند. تجزیه و تحلیل نتایج تلاش های بازاریابی خود. کل فرآیند تحلیلی – از شروع تا پایان – برای موفقیت ضروری است. آیا به افراد مناسب می رسم؟ آیا پیام من به آنها می رسد؟ و مهمتر از همه، آیا آنها به شیوه دلخواه واکنش/پاسخ می دهند؟ دسترسی، طنین، و پاسخ.

به اندازه کافی جالب توجه است که این پرسش ها و نگرانی ها در طول دو سال آخر همه گیری شدیدتر شده اند. زیرا شرکت هایی که به طور سنتی عمدتاً یا منحصراً بر کمپین های بازاریابی آفلاین متکی بودند، به سرعت متوجه شدند که جریان سنتی سرنخ و تعداد مشتریان جدید به شدت کاهش یافته است. آنها به مظنونین و بالقوه های معمول خود نمی رسیدند و فروش آنها بر همین اساس دچار مشکل بود. آنها باید به سمت راه حل های آنلاین جدید حرکت می کردند، اما واقعاً استعداد یا تخصص داخلی برای انجام کار را نداشتند. این یک معضل معمولی و حساس به زمان «ساخت یا خرید» بود.

تعدادی از آنها به شرکت هایی مانند مدیا Tempesta، که اساساً به فروشگاهی یکپارچه برای مشاغلی تبدیل شده بود که متوجه شدند کشاورزی کردن برای آنها بسیار منطقی است. این وظایف بازاریابی آنلاین جدید را به یک شرکت باتجربه با آخرین ابزارها و فناوری‌ها بسپارید تا: (الف) آنها بتوانند توجه بیشتری به اجرای تجارت اصلی خود داشته باشند. (ب) آنها می توانند مدیر عامل خود را از این فکر نکنند که یک شبه به لئو برنت یا دیوید اوگیلوی تبدیل شده است و می تواند همه این کارها را خودش انجام دهد، و (ج) می توانند از هدر دادن زمان و پول شرکت خود در تلاش برای یادگیری ایجاد اثربخش جلوگیری کنند. محتوایی که آنها هرگز به خوبی انجام نمی‌دهند و در وهله اول نباید انجام می‌دهند. همه افراد دیوانه نیستند.

نتایج در چند موردی که شرکت با من در میان گذاشت، چشمگیر بود. راه‌حل‌های محتوای مدیریت‌شده که Tempesta توسعه داد، عظیم نبودند، بیش از حد پیچیده نبودند، و به‌ویژه گران نبودند، اما در مدت زمان نسبتاً کوتاهی برای مشتریان بسیار مؤثر بودند و اعداد و ارقام اصلی خودشان را نشان می‌داد.

یک شرکت از یک برنامه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر عملکرد استفاده کرد که Tempesta آن را توسعه داد — پس از تجزیه و تحلیل کامل کسب و کار و تأیید نیازها و اهداف اولیه آن — در ۹۰ روز اول جهش ۵۰ درصدی در سرنخ ها به همراه دستاوردهای بزرگ در ارجاعات و اقدامات آگاهی. با نگاهی به فاز اولیه پروژه، آنچه واضح بود و موفقیت فوری را به همراه داشت، در واقع هیچ رویکرد جادویی یا سس مخفی نبود (اگرچه ابزارهای تحلیلی اختصاصی Tempesta بسیار چشمگیر هستند). اساساً کار لازم و کار نهایی انجام شد. مکالمه، اختلال، شروع نادرست، انحراف، یا اختلاف زیادی وجود نداشت – Tempesta بیت را برداشت، با آن دوید و کالا را تحویل داد.

بسیاری از شرکت‌های ذی‌صلاح دیگر وجود دارند که می‌توانند به شما در بیان بهتر داستانتان کمک کنند – اگرچه چیزی که در مورد Tempesta مرا شگفت‌زده کرد این بود که سیستم آنها چقدر با اندازه‌گیری‌های حیاتی و معیارهای بیرونی یکپارچه شده بود – اما پیام واقعی این است: اگر چه کسی را انتخاب می کنید، به همین دلیل مهم است که تکالیف خود را انجام دهید و یک شرکت خوب پیدا کنید که مایل و قادر به کمک به شما در این فرآیند باشد.

من متوجه هستم که بازاریابی بخش حساس و استراتژیک هر کسب و کاری است و برای مالکان و اپراتورها سخت است – که معتقدند کاملاً کسب و کار خود را بهتر از هر کس دیگری – رها کنید، اما در مواردی مانند این، این هوشمندانه ترین کار است.

دقت خود را انجام دهید، آماده شوید. و دستورالعمل‌های دقیق و روشن را ارائه دهید، نظارت را به کسی غیر از خودتان محول کنید، و سپس عقب‌نشینی کنید و از مسیر خارج شوید تا کارشناسان بتوانند دست به کار شوند. دانش آگاهی از آنچه می توانید انجام دهید است. حکمت این است که بدانی چه زمانی آن را انجام ندهی.

نظرات ستون نویسان Inc.com که در اینجا بیان شده متعلق به خودشان هستند، نه ستون نویسان Inc.com.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی