3 مرحله اول بعد از اینکه شخصی شروع به کسب و کار کرد معرفی برای شما
۳ مرحله اول بعد از اینکه شخصی شروع به کسب و کار کرد
معرفی برای شما
ارتباط با افراد در بنیاد همه مشاغل. چه با یک روزنامه نگار، یک سرمایه گذار، یک شریک بالقوه یا هر کس دیگری باشد. بهترین راه برای ارتباط با مردم از طریق معرفی است. همیشه میتوانید با کسی تماس بگیرید، اما داشتن یک ارتباط متقابل قابل اعتماد، همیشه مؤثرتر خواهد بود.
ما قبلاً در مورد نحوه درخواست معرفی و چگونه یک مورد بسازیم، اما چه کاری باید انجام دهید آیا وقتی آن ایمیل را از یک دوست دریافت می کنید که شما را به کسی معرفی می کند؟
در اینجا سه کاری که باید انجام دهید وجود دارد:
اول و قبل از هر چیز، از مقدمه تشکر کنید.
تا الان به این نتیجه رسیده ام که متأسفانه عقل سلیم و نجابت چندان رایج نیست.
به محض اینکه کسی – بیایید به آن شخص زنگ بزنیم دیوید – شما را به شخص دیگری معرفی کرد – بیایید آن شخص را جنیفر صدا کنیم- -از دیوید برای معرفی متشکرم. اما فراتر از آن می رود.
اجازه دهید داستان کوتاهی را برای شما تعریف کنم. یکی از دوستانم از نیویورک برای بازدید از تل آویو آمده بود. او از من خواست که مقدمهای داشته باشم که البته خوشحال شدم.
در طی چند روز آینده، من شروع به دیدن تصاویری در فید دوستم از تمام جلساتی که او داشت، کردم، همه نتیجه من مقدمه ها
کاری که او باید انجام میداد این بود که بعد از هر جلسه از من تشکر میکرد تا به من اطلاع دهم که معرفی من به آن جلسه منجر شد و چقدر او از آن لذت برد
قدردانی تا حد زیادی به شما کمک می کند، و وقتی کسی از راه مقدمه به شما کمک می کند، قدردانی نکنید. فراموش کنید از آنها تشکر کنید
مطمئن شوید که ایمیل تشکر اولیه شما شامل قدردانی از شخص معرفیکننده باشد.
باز هم، تا حدودی بدیهی و شاید پیش پا افتاده، اما به ندرت این کار درست انجام می شود.
پس از دریافت مقدمه از دیوید، پاسخ ایمیل اولیه شما نباید چیزی شبیه به “متشکرم، دیوید، و هی، جنیفر” باشد. بیایید وصل شویم.”
بهجای آن، چیزی مانند «دیوید، تو بهترینی. تو بهترین معرفیها را میسازی. جنیفر، من چیزهای شگفت انگیزی شنیده ام. دوست دارم با هم تماس بگیرم یا قهوه بخورم. آیا این برای شما مفید است، و اگر چنین است، چه زمانی بهترین است؟
بیایید آن پاسخ را تشریح کنیم.
اول از همه، شما دیوید را تحسین کردید، که هم باعث می شود جنیفر خوب به نظر برسید و هم باعث می شود دیوید بخواهد برای شما معرفی کند. .
یکی دیگر از اجزای مهم آن ایمیل این است که چیزها را انتزاعی نمی گذارید. شما یک درخواست خاص دارید، برای اتصال بیشتر.
همچنین پاسخ دادن جنیفر را با پرسیدن اینکه آیا میخواهد و چه زمانی ملاقات کند، آسانتر میکنید.
افراد زمانی برای پاسخ دادن به یک ایمیل طولانی ندارند، بنابراین آن را کوتاه و دقیق نگه دارید و با یک سوال خاص پایان دهید که پاسخ آن ساده است. .
بپرسید راحت ترین زمان برای اتصال چه زمانی است و سپس یک دعوتنامه تقویم ارسال کنید.
این یکی از حیوانات خانگی بزرگ من است. اگر در مورد سناریویی صحبت می کنیم که در آن جنیفر درخواست کرده است که به شما معرفی شود، او باید در مورد زمان ملاقات شما انعطاف پذیر باشد و هر چقدر هم که پیش پا افتاده به نظر برسد، او باید دعوتنامه تقویم را ارسال کند.
از طرف دیگر، اگر از دیوید بخواهید جنیفر را به شما معرفی کند، زیرا میخواهید مغز او را انتخاب کنید یا او را روی چیزی بیاورید، سپس شما باید انعطاف پذیری را ارائه دهید و باید دعوت نامه را ارسال کنید.
دوباره، این ممکن است بی اهمیت به نظر برسد، اما گاهی اوقات یک حرکت خوب می تواند راه طولانی را به همراه داشته باشد و بالعکس. اگر از من بخواهید که با من ملاقات کنید و سپس با درخواست از من برای تنظیم یک رویداد تقویم، من را سر کار بگذارید، کمی عجیب به نظر می رسد.
نکته این است که بدون معرفی در تجارت، هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد، اما حتی اگر کسی شما را با مشتری بالقوه، پاسخ شما به آن ایمیل بسته به نحوه پاسخگویی شما میتواند باعث ایجاد یا شکست معامله شود.