آیا می خواهید بهره وری را افزایش دهید و گردش مالی را کاهش دهید؟ پرسیدن کارکنان این 1 سوال عجیب

آیا می خواهید بهره وری را افزایش دهید و گردش مالی را کاهش دهید؟ پرسیدن
کارکنان این ۱ سوال عجیب
هرکسی که از استخدام کارمندان و ایجاد تیم لذت برده است، می داند که این می تواند هر چیزی باشد جز، خوب، لذت بخش پیدا کردن سوزن در انبار کاه خسته کننده، وقت گیر و گاهی اوقات ذهن را خسته می کند. یک استخدام بد ممکن است پرهزینه باشد، و در موارد نادر حتی برای کسب و کارتان هزینه تمام شود. بنابراین هنگامی که کاندیدای ایده آل را پیدا کنید، آنها را برای موفقیت آماده کنید تا در اطراف خود بمانند – حتی اگر در نهایت این برنامه آنها نباشد.
به سادگی یک سوال اساسی که احتمالاً از قبل می پرسیده اید بپرسید: اهداف شغلی آنها چیست؟ اما یک ترفند کوچک را در نظر بگیرید که می تواند تفاوت عمده ای ایجاد کند.
به جای اینکه از افراد جدید استخدام شده سؤال اهداف شغلی را به روش معمولی بپرسید، از آنها بپرسید که در نهایت چه چیزی را دوست دارند. انجام دهند، حتی اگر ربطی به موقعیت یا کارفرمای جدید آنها نداشته باشد. با این یک اخطار کوچک، می تواند به طور کامل پاسخی که دریافت می کنید و مسیر شغلی استخدام جدید شما در سازمان شما را تغییر دهد. البته، ابزارهای مورد نیاز برای توسعه را نیز در اختیار شما قرار می دهد. یک مسیر شغلی کارمند موثر که به کارکنان انگیزه می دهد و آنها را برای موفقیت آماده می کند.
در حالی که بسیاری از ترس از اینکه چه پاسخی ممکن است بپرسند، تمایلی به پرسیدن ندارند، واقعیت این است که هر تازه استخدام شده آرزوی انجام یک کار خاص یا ماندن در یک شرکت خاص برای بقیه عمر خود را دارد. همانقدر که کارفرمایان ترجیح میدهند خلاف این را باور کنند، این یک فرض غیرواقعی است که میتواند آسیبرسان باشد. کارمندان باید برای دلجویی از کارفرمای جدید خود وانمود کنند که علاقه دارند. و کارفرمایان در تاریکی رها می شوند و نمی توانند شغلی ایجاد کنند که کارمند نخواهد آن را ترک کند.
در اینجا پنج دلیل بزرگ برای پرسیدن این یک سوال کوچک وجود دارد:
۱٫ این ارتباط باز ایجاد می کند
دری را به روی ارتباطات کارکنان. با شروع روی این نوع پایه، پایه و اساس یک رابطه مثبت در محل کار را ایجاد می کنید که در آن یک کارمند احساس راحتی می کند که افکار صادقانه خود را به اشتراک بگذارد، زیرا می داند که شما با شنیدن آنها خوب هستید. ممکن است با چیزی به سادگی پرسیدن سوال در مورد آرزوها، اهداف و علایق آنها شروع شود، اما رابطه ای را تقویت می کند که در آن کارکنان احساس راحتی می کنند که با مدیر خود بازتر و صادقانه صحبت کنند.
۲٫ این به کارکنان کمک میکند تا احساس حمایت کنند
افراد اغلب احساس میکنند که اگر بدانند اهدافشان چیست، کارفرمایشان از آنها حمایت نمیکند. بنابراین آنها اهداف خود را نزدیک به سینه خود نگه می دارند، که کارفرمای آنها را دور نگه می دارد – و در فاصله. در عوض، وقتی از آنها می پرسند که اهدافشان در رابطه با اینکه چگونه کارفرما می تواند به آنها در دستیابی به اهداف گفته شده کمک کند، احساس حمایت می کنند.
۳٫ این باعث افزایش رضایت در محل کار می شود
در سال ۱۹۷۳، هاروارد مقاله ای با عنوان “چرا کارمندان میمانند» که پس از گذشت چندین دهه، هنوز هم صادق است. این مطالعه به این نتیجه رسید که عناصر کلیدی رضایت شغلی، موفقیت، شناخت، مسئولیتپذیری و فرصتهای رشد هستند.
وقتی افراد احساس میکنند که کار برای رسیدن به جایی که میخواهند هماهنگ است، در نقش شادتر هستید آنها احساس می کنند حمایت می شوند، به آنها گوش می دهند و درک می شوند. و با درک اینکه یک کارمند میخواهد کجا باشد، کارفرمایان میتوانند به آنها کمک کنند مسئولیتها و فرصتهایی را برای رسیدن به آنجا فراهم کنند. در عوض، به آنها کمک میکند که در نقش خود احساس شادی بیشتری کنند، حتی اگر لزوماً جایی نباشد که میخواهند باشند.
۴٫ این کار بهرهوری را افزایش میدهد
وقتی مردم میبینند کاری که انجام میدهند میتواند به آنها کمک کند به جایی که میخواهند برسند، انگیزه بیشتری پیدا میکنند و در نتیجه بهرهورتر میشوند. این فرآیند سودمند متقابل است که هدف کارمند را به هدف کارفرما تبدیل می کند. این به شما کمک میکند تا وظایف و پروژههایی را بهتر درک کنید، تشخیص دهید و به آنها اختصاص دهید که به کارکنان کمک میکند تجربیاتی را ارائه دهید که آنها را در مسیری قرار دهد که میخواهند بروند.
۵٫ این یک فرهنگ شرکتی مثبت ایجاد میکند
در مجموع، به یک محیط کاری مثبت کمک میکند که در آن افراد از حضور در آنجا خوشحال میشوند، زیرا احساس میکنند این گامی است به سوی انجام کاری که در نهایت میخواهند انجام دهند– حتی اگر این چیزی نباشد که در آن شرکت وجود داشته باشد.
مدیران اغلب می پرسند اهداف شخصی چیست، اما آنها در رابطه با آن سازمان خاص می پرسند. بپرسید به طور کلی یک نفر واقعاً می خواهد چه کاری انجام دهد. این ابزارها را در اختیار شما قرار می دهد تا آنها را بهتر درک کنید، فرصت ها را شناسایی کنید و مجموعه کنید آنها را برای موفقیت آماده می کند– که به عنوان یک کارفرما، سازمان شما را نیز برای موفقیت آماده می کند.