آمازون و اپل اشتباهات تجاری را از روی هدف انجام می دهند، پس چرا نمی توانید؟

آمازون و اپل اشتباهات تجاری را از روی هدف انجام می دهند،
پس چرا نمی توانید؟
تقریباً هر ۱۰ لیست برتر از بزرگترین فلاپهای محصولات فناوری در تمام دوران، اشارهای به نیوتن اپل دارد. و Fire Phone آمازون. اما آنها همچنین متوجه خواهند شد که نیوتن پیشروی آیفون بود و Fire Phone به طور غیرمستقیم اکو آمازون را ایجاد کرد.
شکست رو به جلو یک مفهوم تجاری شناخته شده است، به ویژه در عرصه های کارآفرینی و نوآوری. اما تبدیل شکست به موفقیت فقط یک سوئیچ نیست که بتوانید آن را تغییر دهید. اشتباه اشتباه می تواند تقریباً فوراً کسب و کار شما را تعطیل کند. بنابراین، اگر میخواهید عمداً مرتکب اشتباهات شدید تجاری شوید، باید از قبل به ورود و خروج جسارت فکر کرده باشید.
من آیفون بعدی یا الکسا را تولید نمی کنم، اما سهم خود را از کسب و کار بالقوه می کنم. خرد کردن اشتباهات روند یادگیری به همین صورت است. بنابراین این اشتباهی است که من عمداً مرتکب شدم و کاری که در مورد آن انجام دادم.
اشتباهات برنامه ریزی شده در واقع هرگز برنامه ریزی نشده است که اشتباه باشند
اجازه ندهید بازی کلمات من نظر من را تضعیف کند. من از ماهیت oxymoronic “اشتباه برنامه ریزی شده” آگاه هستم. و من از عبارت “شکست به جلو” متنفرم. این شرایط بسیار مناسب هستند و نمی توان از آنها استفاده کرد.
عدم شکست کاری نیست که شما تلاش کنید. این حتی کاری نیست که شما آگاهانه انجام دهید. این صرفاً مجموعهای از تجربه و خرد است که از مرتکب شدن یک سری اشتباهات در گذشته ناشی میشود، زمانی که «حدسهای تحصیل کرده» شما به طرز خندهداری از پایه خارج شد.
و من از اصطلاح “خنده دار” استفاده می کنم فقط به این دلیل که اکنون می توانم به آن بخندم.
من قصد نداشتم آخرین اشتباه بزرگم را مرتکب شوم، فقط زمانی اتفاق افتاد که تمرکزم را از دست دادم. این یک زخم خودساخته بود، بنابراین “برنامه ریزی شده” بود، اما من قصد انجام آن را نداشتم، بنابراین یک “اشتباه” بود.
اصولاً، من در حال گسترش دامنه بازاریابی خود از بازار هدفم به بازار مجاور بودم. کار می کرد، بنابراین من با رویکرد بازاریابی خود بیشتر و بیشتر تهاجمی می شدم. یک روز، من خط را پیدا کردم، شانه هایم را بالا انداختم و از آن عبور کردم، که باعث ناراحتی بسیاری از افراد در پایگاه مشتری فعلی من، بازار هدفم و بازار مجاورم شد.
بنابراین اساساً یک شب به رختخواب رفتم که از برنامه هایی که به تازگی اجرا کرده بودم احساس خوبی داشتم. صبح روز بعد از خواب بیدار شدم و افراد زیادی از من عصبانی بودند.
این یک عالم کوچک از نحوه انجام اشتباهات برنامه ریزی شده است. .
اولین کاری که می خواهید انجام دهید پاک کردن آن است
من خودم را یک جور آدم تجاری می دانم که ترجیح می دهم برای کارهایم به جای پولم احترام بگذارم. من اصول اخلاقی خود را تقویت نمیکنم و میدانم که یک فرد ناهنجار نیستم، اما به شما میگویم که اگر به تجارت (و زندگی) اینگونه برخورد کنید، باید مسیر بسیار خوبی را طی کنید. این خط ممکن است گاهی تار شود، و البته، وقتی از آن عبور می کنید، در نهایت احساس وحشتناکی نسبت به آن دارید و می خواهید آن را لغو کنید.
تجربه به من آموخت که نمیتوانی.
یکی از مهمترین اما دردناکترین درسهایی که درباره اشتباه کردن باید یاد بگیرید این است که نمیتوانید جدول زمانی را بازنشانی کنید، باید هزینه کنید. تمام انرژی شما برای اصلاح جدول زمانی که ایجاد کرده اید.
این کار با بررسی اشتباهی که انجام دادهاید، یادگیری اشتباهی که انجام دادهاید و پذیرش اشتباهی که انجام دادهاید، شروع میشود. شما می توانید به اشتباهی که انجام داده اید اعتراف کنید، می توانید برای اشتباهی که انجام داده اید عذرخواهی کنید. اما کلمات مشکلات را حل نمیکنند، اعمال حل میکنند.
کار بعدی که میخواهید انجام دهید ترک است
من در این مورد جدی هستم. یکی از مشاوران تدریس استارتاپ و کارآفرین سریالی همکار من، ریچل گرینبرگ، این قطعه عالی را در اشتباهاتی که بنیانگذاران مشتاق استارت آپ مرتکب می شوند، و در آن، او این را میگوید:
“بسیاری از کارآفرینان بیصبر تغییرات شدیدی ایجاد میکنند یا بهطور کلی در صورت موفقیت — یا تغییرات لازم را ترک میکنند. برای به دست آوردن آن — دقیقاً در گوشه و کنار است.”
می توانم به شما بگویم، میل به ترک یا ایجاد تغییرات شدید پس از یک اشتباه منحصر به کارآفرینان مشتاق نیست. در حالی که من هرگز تمایلی به تعطیل کردن کسب و کارم نداشتم و نمیدانم، باغبانی یا چیزی دیگر را شروع کنم، تمام غریزهای که به من گفته بودم وقت آن است که یک چرخش بزرگ ایجاد کنم تا هرگز چنین چیزی تکرار نشود.
اما در واقعیت، محصول من خوب بود، تحویل من بد بود. یعنی محصول را عوض نکنید. و با قرار دادن بریکرها، محصول را محدود نکنید تا مطمئن شوید کاری که من انجام دادم نمی تواند دوباره تکرار شود، فقط آن را دوباره تکرار نکنید.
چیزی که شما هستید. باید انجام دهید این است که بفهمید چه چیزی را از بین ببرید
اشتباهات همیشه با درس های زیادی همراه هستند، بزرگ و کوچک. در گرماگرم یک اصلاح پس از اشتباه، وسوسهانگیز است که وقتی راهحلهای جراحی بیشتری انجام میشود، قطع عضو انجام شود.
در نهایت اپل و آمازون چه کاری انجام دادند. همان حرکتی بود که باید انجام می دادم. یک اشتباه همیشه به شما می گوید که چه کاری را نباید انجام دهید، اما به همان اندازه یک یا چند کار را که باید انجام دهید را آشکار می کند.
یافتن فرصت ها در آوار آسان نیست، از نظر ذهنی یا احساسی، اما تنها راه برای خوب شدن در آن – یادگیری شکست رو به جلو – این است که شروع به حفاری در میان آن آوار کنید تا به دنبال قطعاتی بگردید که می توانید استفاده کنید.
برای اپل، این یک عامل محاسباتی بود که ۱۰ سال خیلی زود بود. برای آمازون، این رابط صوتی که به الکسا تبدیل می شود. برای من، این دیواری بود که باید می ساختم تا بازار موجود و جدیدم را تقویت کنم.
نمیتوانم به شما بگویم وقتی چیزی را منفجر میکنید چه فرصتهایی پیدا خواهید کرد. اما من می توانم به شما اطمینان دهم که وقتی این اتفاق می افتد، باید غریزه را کنار بگذارید و شروع به کند و کاو کنید.