عمومی

چگونه کار سخت تر و ضروری DEI را در خود انجام دهید شرکت

چگونه کار سخت تر و ضروری DEI را در خود انجام دهید
شرکت

در طول شدت Black Lives Matter در سال ۲۰۲۰ و تمرکز متعاقب آن بر حقوق صاحبان سهام در شرکتی آمریکا، من، مانند بسیاری از رهبران تجاری سفیدپوست، متوجه شدم که با آن دست و پنجه نرم می کنم. یک محاسبه شخصی دو سال بعد، من هنوز خیلی درگیر این موضوع هستم. اما یک چیز را با اطمینان می دانم: حمایت از تنوع، برابری و گنجاندن یک کار زندگی است.

در کسب و کار، ما اغلب بر روی اقدامات در سطح سازمانی، و این منطقی است — این یک راه مطمئن برای تأثیرگذاری بر پیشرفت در سراسر شرکت است. اما اغلب اقدامات و مالکیت در سطح تیمی و فردی نادیده گرفته می شود.

در اقدام در سطح سیستمی، در اتخاذ سیاست‌ها و فرآیندهایی که توسط چندین دست طراحی شده‌اند، راحتی وجود دارد. چنین اقداماتی مهم هستند، اما آنها تنها اقداماتی نیستند که اهمیت دارند. توجه و سرمایه گذاری در پیشرفت در سطح شرکت در واقع حداقل میزان مشارکت است، و چیزی که گاهی اوقات سخت تر به نظر می رسد، درون نگری فردی و رشد لازم برای تبدیل شدن به یک رهبر متمرکز بر DEI است.

هنگامی که با این کار پیچیده روبرو می شوم، مشاهده کرده ام که حتی دلسوزترین و درخشان ترین ذهن ها نیز طعمه فلج می شوند. رهبران در ترس فرو می‌روند: از رویارویی با اشتباه، نادان به نظر رسیدن یا بدتر از آن، آشکار کردن اشتباهات یا گام‌های اشتباه. من آن را در همکاران و مشتریان دیده ام و خودم آن را حس کرده ام. ترس می تواند باعث شود که اقدام شخصی خطرناک و دلهره آور باشد. به خصوص با حجم کاری سنگین، وسوسه انگیز است که فکر کنیم کمک به اهداف DEI سازمانی کافی است.

در واقع، اقدام شخصی لازم نیست بسیار قابل مشاهده باشد، یا ضمانت یک اعلامیه تمام شرکتی باشد. . این می تواند شامل چک کردن یک عضو تیم باشد. یا با آسیب پذیری بیشتری نشان داده شود. یا وقت گذاشتن برای خواندن و نظر دادن در مورد یک مقاله به اشتراک گذاشته شده در Slack. یا اعتراف به اینکه نقطه کوری دارید. عمل شخصی، عمل روزمره است.

من دائماً به خود و مشتریانم چهار ایده اساسی را یادآوری می‌کنم که باید در هنگام استفاده از آنها در ذهن داشته باشیم. کار شخصی DEI.

گوش دهید تا تغییر کنید.

هر چه بیشتر درگیر این کار شوید، بیشتر در بحث های دشوارتری خواهید یافت. حتی بهترین شنوندگان نیز ممکن است طعمه گوش دادن شوند تا دیگران را تغییر دهند، احساس کنند که حق با ماست، و نیاز به ایجاد شرایط برای اطرافیانمان داشته باشیم تا نور را ببینند. و این احساس زمانی ترکیب می‌شود که مکالمه شخصی به نظر می‌رسد، و حمله به شخصیت شماست. اگر تصمیم بگیریم طرز فکر مبتدیان را بپذیریم، ترس از فراخوانی کمتر شبیه یک حمله شخصی و بیشتر شبیه پیشرفت طبیعی سفر یادگیری خودمان می شود. همه ما نقاط کور داریم. وقتی احساس می‌کنم حالت دفاعی و غرورم بالا می‌رود، سعی می‌کنم به جای اینکه چگونه پاسخ بدهم، دوباره روی آنچه می‌شنوم تمرکز کنم و برای پردازش متفکرانه وقت و دقت لازم را صرف می‌کنم. لازم نیست هر مکالمه ای به توافق منجر شود تا به روشی سازنده پیش بروید.

علل ریشه ای را شناسایی کنید.

انجام کار عادلانه کردن یک سازمان، درک این است که موضوعات DEI چقدر ظریف و وابسته به هم هستند، و با تمرکز دقیق به آنها پرداخته شود. اگر از دیدگاه‌های متفاوت و منحصربه‌فرد استقبال نشود، کارکنان متنوع چه فایده‌ای دارند؟ اگر نرخ‌های نگهداری ضعیف باشند، معیارهای استخدام چه فایده‌ای دارند؟ یک نقطه شروع خوب این است که ساختارهای جامعه ارگانیک (مانند گروه های منابع غیررسمی کارکنان) را که به وجود آمده اند و آنچه را که برای حمایتی که کارکنان ممکن است از سازمان نیاز دارند پیشنهاد کنند، در نظر بگیرید. یافتن راه‌های جدید برای نگاه کردن به داده‌ها نیز می‌تواند کمک کند — مانند موضوعات در مصاحبه‌های خروجی، یا پرداخت نابرابری فراتر از جنسیت.

بر تاثیر تمرکز کنید، نه فقط نیت.

فرض داشتن نیت مثبت یک اصل اساسی در ایجاد یک فرهنگ فراگیرتر است. و با این حال، داشتن نیت خوب کافی نیست، کافی نیست که قلب شما در جای مناسب قرار گیرد. تاثیر اعمال ما بر افرادی که آنها را برایشان در نظر گرفته ایم بهترین معیار موفقیت است. اگر از قانون پلاتینی پیروی کنیم که با دیگران به گونه ای رفتار کنیم که می خواهند با آنها رفتار شود، تنها راه برای دانستن اینکه چگونه با دیگران رفتار کنیم این است که از آنها بپرسیم. اشتباه و اشتباه اجتناب ناپذیر است، حتی اگر منظورمان خوب باشد. با تقویت انعطاف پذیری خود در برابر ناراحتی، می توانیم یاد بگیریم که به بیرون روی افرادی که با آنها در تعامل هستیم تمرکز کنیم، در مقابل به درون خود بر نفس های کبود خود.

به خاطر داشته باشید که هیچ نقطه پایانی برای این کار وجود ندارد.

فشار برای دستیابی به پیشرفت قابل مشاهده در DEI بسیاری از رهبران را وادار به انجام اقدامات سریعی کرده است که ممکن است در حال حاضر خوب به نظر برسد — انتشار بیانیه های متهورانه تعهد به برابری نژادی، ایجاد موقعیت های جدید برای استخدام و ارتقاء افراد رنگین پوست، به آموزش تعصب ناخودآگاه نیاز دارند – اما اگر به عنوان یک تمرین بی‌نظیر تلقی شود، می‌تواند عواقب منفی داشته باشد. در حالی که تعیین و رسیدن به اهداف راه مهمی برای سنجش پیشرفت و با انگیزه ماندن است، این کار فقط یک اولویت «امسال» نیست که سپس به منابع انسانی واگذار شود. رهبرانی که اهمیت می دهند — واقعاً اهمیت می دهند — تنوع، برابری و شمول را به یک لنز حیاتی برای مشاهده جهان تبدیل می کنند. این رهبران کار سخت و ناخوشایند تبدیل شدن به یک رهبر بهتر را هر روز انجام می دهند، نه برای رسیدن به یک هدف خاص، بلکه برای تغییر اساسی نحوه حرکت در جهان — و ایجاد ضربه ای در تغییر آن.

این همان پیاده روی است. و هر روز این شانس را داریم که یک قدم دیگر به جلو برداریم.

نظراتی که در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com بیان شده است، نظرات آنهاست. متعلق به شرکت Inc.com نیست.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی