اندکی موفقیت در راه اندازی می تواند یک مشکل بزرگ باشد
اندکی موفقیت در راه اندازی می تواند یک مشکل بزرگ باشد
هیچ چیز بدتر از کمی موفقیت نیست.
نمی توانم به شما بگویم چند بار من ایمیلی از بنیانگذار دریافت کردهام که خلاصه میشود: «همه ما را دوست دارند، اما ما در شرف بستن درها هستیم».
هدفیک های رشد می توانند اشکال مختلفی داشته باشند. ممکن است انبوهی از پذیرندگان اولیه باشد که تیمی را به این باور برسانند که روند مصرفکننده بزرگ بعدی را کشف کردهاند. این می تواند یک سرمایه گذار در مراحل اولیه باشد که برگه مدت زمان را تکان می دهد. حتی ممکن است یک عدد درآمد باشد که رشد انفجاری را نسبت به دوره قبل نشان میدهد.
من را درک نکنید. اشتباه. موفقیت اولیه با یک استارتاپ عالی است و رسیدن به آن آسان نیست. در بیش از ۲۰ سال ساخت، رشد، و توصیه به استارتآپها از اولین روزهای خروجشان، میدانم که رسیدن به اولین نشانه جذابیت ممکن است سالها طول بکشد.
در واقع، همین ماه گذشته، یکی از استارتآپهایی که به من توصیه میکنم پس از چهار سال “زود” خارج شد. “موفقیت و در همان ماه، سه ایمیل ورودی از بنیانگذارانی دریافت کردم که شاهد تبدیل شدن موفقیت خود به یک مشکل بزرگ بودند.
در اینجا آمده است که هر کدام چگونه از هم باز می شوند و برای اجتناب از آن چه کاری انجام می دهم.
Damned With Faint Praise
توجه شایعترین علت موفقیت زودهنگام و به دلایل واضح است. این موردی است که نیازی به تغییر پول ندارد.
توجه ممکن است ناشی از برخی پوششهای مطبوعاتی بینظیر، یا شاید یک موفقیت اجتماعی یا ویروسی باشد، یا آن می تواند دلیل ساختارمندتری باشد، مانند خروج از انکوباتور یا فرود علنی مقداری پول اولیه. اما اغلب، و در موردی که برای من پیش آمد، زمانی اتفاق میافتد که یک استارتآپ ارتشی از پذیرندگان اولیه را به یک محصول رایگان یا تخفیفخورده جذب کند که تقاضای مبتنی بر نیاز زیادی ندارد.
این پدیده جدیدی نیست. زمانی که اپلیکیشنهای موبایل برای اولین بار در دهه ۲۰۱۰ شروع به کار کردند، سپس SaaS در اواسط دهه ۲۰۱۰، و اکنون به شیوهای متفاوت با web3 در دهه ۲۰۲۰، بارها و بارها این اتفاق افتاد.
این زمانی اتفاق میافتد که یک استارتآپ خود را برای تعقیب تعامل با سطحی از استفاده که یا رایگان است یا ارزان (یا در مورد web3، از پول جعلی استفاده می کند). سپس استارتآپ کاری را درست انجام میدهد، هر کاتالیزور ویروسی را انتخاب میکند و ناگهان، افراد زیادی در مورد آن صحبت میکنند.
چیزی که بعداً اتفاق میافتد، کار و پول زیادی برای پاسخگویی به “نیازهای” مشتریان است – که واقعاً نیاز نیست، بلکه “خواسته” است. و هنگامی که سوئیچ برگردانده می شود و دیوار پرداخت بالا می رود، همه فرار می کنند.
این پذیرندگان اولیه هنوز عاشق هستند. محصول. فقط برای پرداخت هزینه کافی نیست.
مرحله پیشگیرانه: قبل از اینکه هر استارت آپی یک مدل فریمیوم یا سطح تعامل ارائه دهد ، آنها باید به طور کامل اقتصاد و پویایی افزایش فروش مشتریان به نسخه پولی محصول را درک کنند. با وجود کلاهبرداری های وب ۳، ابتدا روزهای راه اندازی و بعد کسب درآمد به پایان رسیده است.
سرمایه گذاران را نیز می توان فریب داد
در مورد وب ۳، درک این نکته که افراد می توانند به دلایل نادرست برای یک پروژه پول بگذارند، نیازی به بررسی گذشته ندارد. بنابراین بیایید در مورد زمانی که پول خوب به یک ایده بد سرازیر می شود، صحبت کنیم، حتی زمانی که این ایده لزوماً از طرف بنیانگذار نبوده است.
در موردی که به من رسید، و در بیشتر مواردی که دیدهام، سرمایهگذاران هرگز به درستی نفهمیدند که بنیانگذار چه کاری را انجام میدهد. سرمایه گذاران همیشه ایده های خود را در مورد آنچه در آن سرمایه گذاری می کنند دارند، و این مسئولیت بنیانگذار است که مطمئن شود انتظارات به درستی در هر دو طرف میز مذاکره برگه ترم تنظیم شده است.
آخر؟ مؤسس تلاش می کند یک کار انجام دهد، افرادی که چک را نوشته اند از آنها می خواهند کار دیگری انجام دهند. ممکن است هر دو طرف حق داشته باشند، اما وقتی یک استارتاپ سعی می کند دو ماموریت را همزمان انجام دهد، شکست اجتناب ناپذیر است.
مرحله پیشگیرانه: حتی لازم نیست شکاف به اندازهای که من گفتم گسترده باشد برای اینکه یک استارتاپ تحت انتظارات ناهماهنگ قرار بگیرد. قبل از اینکه یک بنیانگذار پول خارجی بگیرد، چه از یک VC یا یکی از بستگان نزدیک، آنها باید بتوانند حساب کنند که هر دلار چگونه و چرا خرج شده است.
رشد درآمد هرگز بالا و به سمت راست نمی ماند
نمودار مورد نظر می تواند درآمد باشد، می تواند مشتریان باشد، می تواند سود باشد — جهنم، می تواند هر چیزی باشد. اما آن ضرب المثل قدیمی هنوز هم صادق است: آنچه بالا می رود باید پایین بیاید. و به نظر می رسد که وقتی برای کسب و کار راحت باشد، هرگز پایین نمی آید.
در این مورد، این بنیانگذار بود که کسب و کار خود را دید. در حالی که جهان از قرنطینه های همه گیر خارج شد، راکت کرد، سپس فریاد زد تا “بدون دلیل موجه” متوقف شود. دلیل واقعی این بود که آنها فقط از طریق یک کاتالیزور خارجی سوخته بودند و شرکت خود را برای برآورده کردن تقاضایی که فکر میکردند هرگز به اوج نمیرسد، بزرگ کرده بودند.
هنگامی که کاتالیزور شماره یک به دست میآید و درآمد در آن سبد افزایش مییابد، بله، منابع خود را برای گسترش این دستاوردها صرف کنید، اما هرگز از آن دست نکشید. راه های نجات دیگر حتی اگر گزینههای دیگر کوچکتر باشند و برای کسبوکار اصلی نباشند، توانایی تکیه بر آنها در طول سقوط اجتنابناپذیر پس از افزایش تصاعدی، میتواند زمان کافی برای ورود شتابدهندههای رشد شما را بخرد.
و معمولاً این موضوع مشترک در تمام این هدفیکهای مختلف است، زمانی که استارتآپ تمام وقت و پول خود را صرف ساختن زیرساختهای شرکت میکند تا رشد مورد انتظار را برآورده کند که هرگز به طور کامل محقق نمیشود. . درعوض، بنیانگذار باید مطمئن شود که زمان و پول کافی برای ایجاد آن رشد قبل از محو شدن آن اختصاص داده شده است.
طرح