عمومی

چهره های متعدد توانمندسازی

چهره های متعدد توانمندسازی

اگرچه روز ملی دونات ممکن است یک ثانیه بسیار نزدیک باشد، روز جهانی زن جایگاه ویژه ای در قلب من دارد. ۲۴ ساعت نادری است که زنان به خاطر جاه طلبی شان مورد ستایش قرار می گیرند. عزم راسخ دارند و این قدرت را دارند که در سال آینده حتی بیشتر از این هم برسند. متأسفانه، این ستایش آنطور که باید در قرن بیست و یکم رایج نیست. زنان در سرتاسر جهان از رفتن به مدرسه منع می‌شوند، برای کارشان دستمزد کمتری می‌پردازند، از پریود خجالت می‌کشند و عموماً توانایی کمتری دارند، همه اینها به دلیل یک تفاوت کروموزومی است.

این من را کاملاً گیج می‌کند.

اولین باری را به یاد می‌آورم که این کاهش زنان را از نزدیک تجربه کردم. من به تازگی یک اتاق کنفرانس متشکل از مردان را در مورد یک ابتکار بازاریابی که رهبری کرده بودم و از اهداف ما فراتر رفته بود، توضیح دادم. بعد از اینکه کارم تمام شد، گویی جاه‌طلبی‌ام باید برطرف شود، معاون شرکت در حالی که به من اشاره می‌کرد که روی صندلی بنشینم، دستی به سرم زد. من در آن زمان در اوایل ۲۰ سالگی بودم، تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودم و تشنه تاثیرگذاری بر تغییرات در جهان بودم. من ناباورانه خیره شدم در حالی که همه در اتاق لبخند می زدند، و از تصدیق بازی قدرتی که ناخواسته به آن رانده شده بودم خودداری می کردم. آیا «دنیای واقعی» فقط دنیای مردانه است؟

ممکن است اعتراف از نظر من ساده لوحانه به نظر برسد، اما تا آن زمان بود که جاذبه نابرابری جنسیتی. همانطور که بسیاری از ما به اشتباه در مورد نژادپرستی در آمریکا باور داشتیم، فکر می کردم این مسائل مدت هاست گذشته است. مثل بقایای یک کابوس که باقی می ماند، اما تنها در آخرین قطره قهوه صبح شما. من در عصر اسپایس گرلز (“قدرت دختر!”) و بافی قاتل خون آشام بزرگ شدم – هرگز به ذهنم خطور نکرد که من، یک زن، نتوانم به اندازه یا بیشتر از مثلا یکی از برادرانم به دست بیاورم. ، اگر واقعاً می خواستم. در طول سالها، متوجه شدم که این طرز تفکر به طور تصادفی ایجاد نشده است. چندین نفر مسئول ذهنیت توانمند من هستند و ممکن است افرادی نباشند که شما انتظار می رود.

اکنون، من اولین کسی هستم که اعتراف می‌کنم که تربیت من با امتیازاتی مرتبط است که همه زنان از آن برخوردار نیستند. اول، من در ایالات متحده به دنیا آمدم که برای تحصیل دختران ارزش قائل است و معلمان بسیار متعهدی داشتم که عمیقاً به دانش آموزان خود اهمیت می دادند، حتی در میان محله ای کم درآمد در لس آنجلس. پدر و مادرم نیز تلاش کردند نه تنها خانواده ما را سرپا نگه دارند، بلکه آنقدر شکوفا شوند که ما را به حومه سن دیگو و مدارس دولتی آنها منتقل کنند که اغلب فارغ التحصیلان هاروارد هستند. تا زمانی که من بالغ بودم متوجه شب‌های بی‌خوابی زیادی شدم که والدینم نگران بودند و مطمئن نبودند که چگونه در اوایل کودکی من از پس هزینه‌های خرید مواد غذایی و وام مسکن برمی‌آیند. به نظر من این بزرگترین هدیه است. در ذهن من، یکی از نیرومندترین کارهایی که می توانید برای کسی انجام دهید این است که به او فضایی بدهید که بدون محدودیت خودش باشد. من در کودکی شجاعت پیدا کردم، اگر نه به این دلیل که علاوه بر عنکبوت ساقه ای گاه به گاه، واقعاً چیزی برای ترسیدن نداشتم.

شاید تا سن ۱۰ سالگی، هر وقت کسی می‌پرسید: “وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه کاره شوی؟” کمی بلندتر می‌ایستم، هر دو پایم را محکم می‌کردم و می‌گفتم: «من اولین رئیس‌جمهور زن خواهم بود». دیدن پوزخند پدرم از گوشه چشمم همیشه بخش مورد علاقه من از این سوال بود. پدر و مادرم، آنها را رحمت کن، دختر جوانی را با نظرات بلند و رویاهای بزرگ بزرگ کردند و جشن گرفتند او را به جای هدایت کردن به مسیرهای «خانم‌تر» هدایت کند. من در خانه بوکسر می پوشیدم چون برادر بزرگترم جاش بوکسر می پوشید و فکر می کردم او باحال ترین است. من با پسرها بیسبال بازی می کردم چون جاش یک پرتاب کننده بود و پدرم مربی او بود و من نمی خواستم احساس کنم کنار گذاشته شده ام. اما من همچنین در کلاس باله لباس پوشیدم، می‌توانستم یک بعدازظهر کامل را با باربی‌هایم بگذرانم و یک بار مادرم را به یک کنسرت NSYNC کشاندم (که هنوز فکر نمی‌کنم او مرا به خاطرش بخشیده باشد).

با نگاهی به گذشته، این واقعیت که من ۲۲ ساله بودم قبل از اینکه جنسیت واقعی را در رابطه با جاه طلبی خود تجربه کنم، معجزه ای است که از آن بی نهایت سپاسگزارم. البته پدر و مادرم مستحق بیشتر احترام هستند که با من رفتاری مشابه با برادرانم داشتند. با این حال، زندگی خانگی شما تنها بخش کوچکی از روز شماست، و افراد زیادی بودند که به من کمک کردند احساس کنم بدون قضاوت می توانم خودم باشم. مربی تی بال که من را در تمرینات مشابه پسرها انجام داد. معلمانم که وقتی من یک روز صورتی سر تا پا و روز دیگر یک تی شرت لاک پشت نینجا گشاد می پوشیدم چشم نداشتند. بچه های محله که به من نگفتند دخترها نمی توانند هاکی خیابانی بازی کنند. اولین دوست پسرم که نیازی به تمجید از من برای خوردن بیشتر از یک سالاد نداشت. مربی غواصی انجمن حرفه ای مربیان غواصی من که به من اجازه می دهد به جای پرداخت اضافی، مقداری از وسایلش را قرض بگیرم، زیرا می دانستم چیزهایی مانند وزنه مچ پا یا یک مخزن کوچکتر، یادگیری غواصی را برای من در میان گروهی از مردان که این کار را نمی کنند آسان تر می کند. نیاز به چنین تغییراتی در دنده دارد. برادرانم که نپرسیدند: «آیا آن موقع از ماه است؟» هر زمان که عصبانی بودم.

اینها به خودی خود بی اهمیت به نظر می رسند. اما با توجه به جدول زمانی زندگی من، آنها مهم هستند. زیرا هر عملی به من اعتبار می‌داد و به من نشان می‌داد من مهم است، بی‌ربط به جنسیت من.

توانمندسازی زنان اشکال و اشکال مختلفی دارد و باید یک جمع باشد. تلاش. تصور کنید آن بعد از ظهر در اتاق کنفرانس چقدر متفاوت می شد اگر یکی از همکارانم مافوق خود را به خاطر رفتارهای جنسیتی اش صدا می زد. یا اگر شرکت‌هایی مانند Dick’s Sporting Goods برای محصولاتی مانند دستکش‌های بوکس که معمولاً به‌عنوان «مردانه» شناخته می‌شوند، تنوع رنگی بیش از صورتی ارائه کنند. فقط به این دلیل که چیزی را صورتی رنگ می کنید و آن را روی قفسه می گذارید به این معنی نیست که زنان را به میز دعوت کرده اید. این معادل پخش بازی های Raiders فقط توسط ESPN در تمام فصل است. شما ممکن است از فوتبال لذت ببرید، اما این فقط برای بخش کوچکی از طرفداران است. (PSA، همه زنان صورتی را دوست ندارند.)

بخش بزرگی از توانمندسازی زنان برای شکوفایی، ایجاد فضایی امن برای آن‌ها است تا از نقش‌هایی که «زنانگی» برای ما تعیین می‌کند خارج شوند. مردان و زنان به طور یکسان این ایده را پذیرفته‌اند که زنان باید منفعل و موافق باشند، که باعث می‌شود بسیاری از مستقیم بودن افکار و احساسات خود از ترس اینکه کمتر «دوست‌انگیز» باشند، اجتناب کنند. این اولین گام در فرآیند کوچک شدن است. زنان زبان خود را گاز می گیرند و از آنها خواسته می شود در حین انجام این کار لبخند بزنند. با این حال این به چه کسی خدمت می کند؟ جامعه باید زنان را تشویق کند که بیشتر از مردم راضی کننده. و توسط جامعه، این شامل زنان نیز می شود. زمانی که در یک کارمند کاملاً زن بودم، به من گفته شد که بازخورد سازنده من برای کسانی که بر آنها نظارت می‌کنم «بیش از حد تند» بوده است. ظاهراً باید نقدهایی را بین گزاره‌های مثبت قرار می‌دادم – که اگر از من بپرسید، به نظر بسیار بدی می‌آید و مانع رشد کسی می‌شود. زن‌ها مثل جهنم قوی هستند، و اگر اینگونه با یکدیگر رفتار کنیم، احساس می‌کنم که به این مناسبت خواهیم رسید.

طبق گزارش وزارت آموزش ایالات متحده، زنان بیشتر از مردان از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند، طبق داده‌های جمع‌آوری‌شده توسط مرکز تحقیقات National Student Clearinghouse، ثبت‌نام برای مردان ۱۴٫۴ درصد و برای زنان ۶ درصد در بهار ۲۰۲۱ کاهش یافته است. راه خود را به C-suite، کنگره و موارد دیگر باز می کنند. بنابراین دفعه بعد که دختر جوانی را در حال بازی تی بال یا یک بازیکن زن NFL، آتش نشان یا مکانیک، یکی از لحظات بی اهمیت او باشد که اهمیت دارد. به او بگویید بله، او می تواند. زنان توانمند جرقه‌های ایده‌های توانمندی را برمی‌انگیزند و دیگران، چه مرد و چه زن، را در این فرآیند بالا می‌برند. و اینها همان انسانهایی هستند که ما به آنها نیاز داریم.

این مقاله در مارس ۲۰۱۹ منتشر شده و به روز شده است. عکس @safwansarimin/Twenty20

Megan Nicole ONeal 2 150x150 - چهره های متعدد توانمندسازی

مگان نیکول اونیل نویسنده‌ای است که علاقه زیادی به داستان‌سرایی، سفر و در صورت امکان، ترکیب این دو دارد. آلوم UCLA در لس آنجلس زندگی می کند. به طور خاص کافی شاپ های غرب با وای فای به همان اندازه قوی و برشته های تیره. با مگان در توییتر به آدرس @megan_n_onealیا وب‌سایت او mnoneal ارتباط برقرار کنید. com.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی