عمومیمقالات

از ویدیوهای ویروسی تا ویژه نتفلیکس: کانتری وین سفر به اوج

از ویدیوهای ویروسی تا ویژه نتفلیکس: کانتری وین
سفر به اوج

اگر اهل یک شهر کوچک روستایی هستید، آیا رویای آمریکایی قابل دستیابی است؟ به نظر می رسد پاسخ فوری منفی باشد، و با این حال، کانتری وین – کمدین، نویسنده و کارآفرین – در جایی بزرگ نشد که رویاها به حقیقت پیوستند. در عوض، او در میلن، جورجیا بزرگ شد. این شهری است که در آن فقر، منابع محدود و ننگ “پسر روستایی” می تواند شما را بسازد یا شکست دهد.

اما در مسیر موفقیت، از کشور بودن تنها یکی از بسیاری از موانع بود. کانتری وین (در آن زمان وین کولی) در سن ۱۱ سالگی مادرش را از دست داد. طبق یکی از اجراهای استندآپ او. این منجر به برخوردهای مکرر با پلیس و در نهایت یک جلسه دادگاه شد که می توانست او را برای مدت طولانی به زندان ببرد.

اما کانتری وین همیشه یک راه نجات داشت. او از هدیه کمدی خود استفاده کرد تا یک قاضی روراست را جذب کند تا او را رها کند تا بتواند از خانواده اش مراقبت کند. او همچنین زندگی خیابانی را پشت سر گذاشت و ترجیح داد مهمانی برپا کند و در باشگاه خودش میزبانی کند. در نهایت، کانتری وین خود را از Millen راه اندازی کرد تا یک حرفه کمدی را آغاز کند که با شوخ طبعی جنوبی و طرح های ویروسی تغذیه می شد.

اکنون او در مأموریتی است که خرد را از طریق کمدی پاک و قابل ارتباط به اشتراک بگذارد. او کتاب جدیدی دارد، کمک در راه است: بیدار بمان و با حقیقت زندگی کن، در ۱۸ آوریل اکران می شود. او همچنین در حال فیلمبرداری ویژه نتفلیکس در ماه مه است و میلیون ها دنبال کننده مشتاقانه منتظر ویدیوهای شوخ او در یوتیوب و فیس بوک .

در این پرسش و پاسخ، یاد بگیرید که چگونه کانتری وین از درس های سخت از گذشته برای ایجاد آینده ای زیبا .

اوایل زندگی کانتری وین

بزرگ شدن با رویاهای بزرگ در یک شهر کوچک روستایی چگونه بود ?

KW: اگر ذهن باز هستید ، احساس می کنید در دام افتاده اید. مردم سعی می کنند شما را در یک جعبه قرار دهند و به نظر می رسد ساده بودن بیشتر از تلاش برای موفقیت پذیرفته شده است. اگر در لس آنجلس هستید و در تلاش برای موفقیت هستید، این یک امر عادی است. اگر در آتلانتا هستید و می خواهید موفق باشید، این یک امر عادی است. اما تلاش برای موفقیت در کشور – مثل این است که شما یک قانون شکن هستید. این مکان حمایتی نیست مگر اینکه کاری را انجام دهید که برای همه منطقی باشد.

یک انگی که مردم کشور نمی توانند در سرگرمی از آن استفاده کنند. چگونه از آن عبور کردید؟

KW: ماهیت رقابتی، و فقط ورزش کردن وقتی بزرگ شدم، پدرم و عموهایم در خیابان بودند و همه آنها این ماهیت رقابتی را داشتند. آنها می گفتند: “پسرم، ماشینت کند است” یا “من امروز بیشتر از تو پول درآوردم.” بنابراین هر زمان که کسی مرا به چالش می‌کشید، ماهیت رقابتی من را تحریک می‌کرد. این به من کمک کرد تا همه شانس‌ها را شکست دهم.

در کتاب خود، میلن را مکانی با فرهنگ خیابانی سنگین توصیف می کنید که در آن غرق شدید. برای فرار از آن چه اقداماتی انجام دادید؟

KW: اوه، مرد. قبل از آن سعی کردم به سربازی بروم. اما در نهایت، شغلی پیدا کردم و سعی کردم از این راه طفره بروم.

یک بار سعی کردم در یک کارخانه مرغ شغلی پیدا کنم، و وقتی بوی آن جوجه ها را حس کردم تقریباً از نفس افتادم! دوباره سوار ماشین شدم بنابراین گام‌های زیادی برداشتم تا سعی کنم از این سبک زندگی طفره بروم، اما در نهایت اعداد را به هم زدم. فکر کردم، هیچ راهی وجود ندارد که به اندازه کافی پول در بیاورم، حتی اگر ۲۰ سال اینجا کار کنم.

کانتری وین در حال ایجاد تغییر

لحظه ای بود که فهمیدید باید مسیر دیگری را انتخاب کنید؟

KW: بله. یک روز با مادربزرگ بچه‌ام سوار ماشین می‌شدیم و درباره پول مالیات صحبت می‌کردیم. به او گفتم که با بازپرداخت مالیاتم تمام صورت حساب ها را پرداخت خواهم کرد و او گفت: “همه شما باید به خرید بروید و از پول خود لذت ببرید.” گفتم: «نه، من باید قبوض را از مغازه مبل‌فروشی پرداخت کنم – و اینطور نیست که همه شما در قبوض به من کمک کنید.» آنها در آن زمان با من می ماندند.

و او به من گفت، “خب، من می توانم دخترم را مجبور به گرفتن نفقه فرزند کنم و تو را به اینجا برسانم. بنابراین شما گیر کرده اید. شما قبلاً همه آن بچه ها را با او دارید و گیر کرده اید.”

آن موقع بود که فهمیدم باید پول بیشتری به دست بیاورم زیرا حق با او بود. از نظر مالی گیر کرده بودم. من برای همیشه از آن عبور خواهم کرد مگر اینکه راهی برای کسب درآمد بیشتر پیدا کنم< /a>.

چه چیزی شما را از کسب درآمد بیشتر باز داشت؟

KW: چالش اصلی کمبود فرصت در کشور بود، به‌علاوه من قبلاً یک جنایت در کارنامه‌ام داشتم. بنابراین انجام کاری که می‌خواستم یا گرفتن مجوز برای یک تجارت سخت بود. تلاش برای قانونی بودن در آن دنیا تقریبا غیرممکن بود.

چگونه بر آن غلبه کردید؟

KW: من به آتلانتا رفتم زیرا با آنجا ارتباط داشتم. من به باشگاه های مختلف رفتم، دیدم آنها چگونه کار می کنند و این دانش را به کشور بازگرداندم. من شروع به خواندن کتاب کردم و ایده گرفتم و الهام بخش من پدر پولدار پدر فقیر نوشته رابرت کیوساکی و میلیونر شدن راه خدا نوشته توماس اندرسون. من ۴۸ قانون قدرت و هنر اغواگری اثر رابرت گرین.

من از همه این اطلاعات برای دریافت وام بانکی استفاده کردم. من مجبور شدم از “هنر اغواگری” استفاده کنم تا افسر وام با من احساس راحتی کند و نه امتیاز اعتباری ۵۰۰ من. من شروع به کسب دانش در هر کجا کردم.

چه چیزی الهام بخش شما برای ارسال ویدیوهای خنده دار در رسانه های اجتماعی شد؟

KW: من دیدم که بازی کمدی در آتلانتا ریشه دوانده است. کمدین‌های آنجا و لس‌آنجلس در Vine در فضای مجازی پخش می‌شدند و با انجام طرح‌های کوچک طرفدارانی پیدا می‌کردند. من فکر می کردم، مرد، می توانم این کار را به راحتی انجام دهم. من همیشه بامزه بوده ام

بنابراین من زود به این موضوع پرداختم و در اکتبر ۲۰۱۴ شروع به ارسال اسکیت کردم. از کمدین هایی مانند دی سی یانگ فلای، فیلیپ هادسون، امانوئل هادسون و کینگ باخ الهام گرفتم. هیچ کس داستان های من را تعریف نمی کرد، بنابراین من خط خود را ایجاد کردم. اسکیت ها به من اجازه دادند که یک کمدین استندآپ شوم.

کتاب جدید کانتری وین

کتاب شما، کمک در راه است، به زودی بیرون می آید. در مورد چیست؟

KW: درباره داستان زندگی من است – جایی که بوده ام، اکنون کجا هستم و اگر به رویاهایم نمی رسیدم به کجا می رسیدم. اما پیام اصلی این است که کمک همیشه در راه است. این کمک درونی از هدایایی که با آنها متولد می‌شوید و درس‌هایی که در زندگی یاد می‌گیرید می‌آید. شما تمام ابزار لازم برای رسیدن به سطح بعدی را دارید و باید به آن اعتماد کنید.

بنابراین من از داستان زندگی خود برای صحبت در مورد چیزهایی که پشت سر گذاشته‌ام و نحوه غلبه بر آنها استفاده می‌کنم. این در مورد روابط، عیوب، امور مالی و خانواده است.

چه چیزی شما را برای نوشتن آن ترغیب کرد؟

KW: احساس می‌کنم مردم باید داستان من را بشنوند، زیرا اکثر مردم شهر من آن را نمی‌فهمند. آنها ممکن است از نظر پولی به دست بیاورند، اما عقل خود را از دست می دهند.

من با هوشیاری به اینجا رسیدم. من شکسته نیستم و تروما ندارم. من هر جا هستم و خدا برای من انجام داده است سپاسگزارم. بنابراین احساس می‌کنم مردم باید از کسی بشنوند که از محل قضاوت صحبت نمی‌کند یا آسیب‌های خود را به نمایش نمی‌گذارد. من سعی می‌کنم با آن شخصی که در یک مکان تاریک است ارتباط برقرار کنم و می‌خواهم اطلاعاتی را بدون قضاوت یا تحقیر به اشتراک بگذارم.

بازبینی گذشته خود برای به اشتراک گذاشتن درس های معنادار در کتابتان چگونه بود ?

KW: اوه، مرد، مثل برگشتن به آن سفر بود. هر لحظه حس میکردم در برخی موارد می خواستم متوقف شوم. فکر کردم، صبر کن، باید مطمئن شویم که پلیس این را نمی بیند. چند سال است؟

کمی بدنم را جلب کرد زیرا لحظات بسیار واقعی بودند. بنابراین مثل این است که در ابتدا در حال جنگیدن هستید و سپس چیزی شگفت‌انگیز می‌سازید. در نهایت، به این اثر هنری دردناک، شاد و شاد تبدیل شد که در گذشته من ایجاد شد.

کانتری وین درباره پروژه های آینده صحبت می کند

بینندگان از ویژه نتفلیکس شما چه انتظاری می توانند داشته باشند؟

KW: برای افرادی است که از جایی که من از آنجا هستم و کل فرهنگ، مطمئناً آمده اند. اما همچنین، من از منظر یک فرد هوشیار صحبت می کنم که قطعاً برخی کارها را انجام داده است. من ۱۰ بچه با پنج زن مختلف دارم، اما هنوز اینجا هستم. من یک مرد سیاه پوست در این دنیا هستم، اما نیستم از روی عصبانیت صحبت کردن. این در مورد سیاست یا جنسیت نخواهد بود زیرا من به هیچ یک از اینها اهمیت نمی دهم. من همه را همانگونه که هستند دوست دارم.

من به مواردی می پردازم که باید در مورد آنها صحبت کنیم، مانند وام های دانشجویی. چون، هی، مرد، ما به آنها پول پس نمی دهیم. همه بارها و بارها آن را تماشا می کنند و هر بار چیزی برای دوست داشتن پیدا می کنند.

برای آینده برنامه ای دارید؟

KW: می‌خواهم داستان‌هایی را از طریق فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی تعریف کنم و محتوا را به شیوه‌ای خلاقانه برای مردم تغذیه کنم. فکر می کنم اینجا جایی است که من هستم. من همچنین مشتاق کارآفرینی هستم و به مردم یاد می‌دهم چگونه در اینترنت به طور واقعی کسب درآمد کنند.

و فکر می‌کنم افراد زیادی برای مشاوره معنوی نیز به من مراجعه می‌کنند. من آن را در حال حاضر احساس می کنم. من فقط آن شخصی خواهم بود که حقیقت را به اشتراک می گذارد.

عکس از آمینه توری

Lydia Sweatt 2 150x150 - از ویدیوهای ویروسی تا ویژه نتفلیکس: کانتری وین
سفر به اوج

لیدیا سوئیت نویسنده آزاد، کتاب‌خوان، و علاقه‌مند به گیتار باس است. وقتی او به بیرون می رود، یک دوچرخه با او می رود.

منبع :
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی