تشویق خلاقیت: چگونه کارکنان خط مقدم را به آن برسانیم کسب و کار خود را به تجارت آنها تبدیل کنید
تشویق خلاقیت: چگونه کارکنان خط مقدم را به آن برسانیم
کسب و کار خود را به تجارت آنها تبدیل کنید
بسیاری از رؤسای می گویند که می خواهند کسب و کار خود را بهتر کنند و ادعا می کنند که تیم های خط مقدم آنها اطلاعات حیاتی دارند — و این کار را نیز می کنند. اما نکته اینجاست: ارائه راههای جدید برای بهبود حاشیه یا کاهش اصطکاک در عملیات شرکت شما وظیفه تیم شما نیست – وظیفه شماست. و نباید انتظار چنین سطحی از توجه را از کارمندان یا صندوقدارها یا کارکنان خود داشته باشید مگر اینکه به آنها پشتیبانی و دستورالعمل خاصی برای انجام این کار بدهید.
در سال ۲۰۰۵، من کمک کرد تا Rickshaw Dumpling Bar، یک گروه رستورانهای معمولی آسیایی با سه فروشگاه فیزیکی، یک کانتینر حملونقل در میدان تایمز، ناوگانی متشکل از چهار کامیون متحرک و یک فروشگاه خردهفروشی را پیدا کنیم. در طول سالها، بارها و بارها غذاهای جدید را آزمایش میکردیم تا ببینیم آیا ارزش این را دارند که بخشی از منوی دائمی شوند.
برای انجام این کار، به تیمهای خود آموزش دادیم تا به صورت شفاهی آیتمهای منوی جدید مانند کوفتههای مرغ Szechuan یا Chicken Saag را توصیف کنند. اگر مشتری یک آیتم منوی جدید را سفارش داد، به عضو تیم آموزش داده شد که بپرسد “چه چیزی باعث شد که آیتم جدید را انتخاب کنید؟” اگر مشتری یک پاس بود، عضو تیم همچنان پیگیری میکرد: “آیا چیزی وجود دارد که شما را مجبور به سفارش کالای جدید کند؟”
این یک عمل ساده نقشه برداری بود، اما برای کسب و کار یک موهبت بود. این به مشتریان ما صدایی داد و به کارگران خط مقدم Rickshaw کمک کرد تا با زبانی که برای برقراری ارتباط آن تعاملات به ما نیاز دارند، آماده شوند. به هر حال هدف ما فقط فروش یک محصول جدید نبود، بلکه درک اینکه چه چیزی باعث جذابیت آن شده است. با توانمندسازی تیم برای پرسیدن چنین سوالاتی، به آنها روشی ساختاریافته دادیم تا بافت مورد نیاز خود را در مورد آنچه که در غیر این صورت فقط اعداد فروش بود، با ما به اشتراک بگذارند.
این عمل توانمندسازی کارکنان، که میتواند مزایای تجاری را ایجاد کند، در طول سالها به روشهای دیگری برای من رخ داده است. کارمندان نه تنها باید بدانند که چرا این اطلاعات برای شما مفید است، بلکه باید بدانند که ایدههای آنها مهم است – و شما مایلید برای آنها هزینه بپردازید.
این را در یک پیوند ۱۹ ساله در کالیفرنیا یاد گرفتم، زمانی که یک روز سرد پاییزی، در یک غذاخوری در ناراگانست، رود آیلند، روی یک کاسه ماهی صدف هنک نشسته بودم. . اولین دو قاشق گرم از آن آبگوشت شور، شور و شوید آنقدر جادویی بود که من رویایی از سرور پرسیدم: “هنک کیست؟” او خندید و با علاقه گفت که او ماشین ظرفشویی سابق است که دیگر آنجا کار نمی کند. در آن زمان، میدانستم که هنک در هنر چادرسازی استعداد دارد و غذاخوری برای آن بهتر است. امروز، میدانم که داشتن هنکی که بتواند محصول خلاقانهای را در هنگام تمیز کردن ظروف شیشهای با بخار ارائه کند، اتفاقی است، اما مقیاسپذیر نیست. آن صاحب کسب و کار خوش شانس بود که دستور پختی را دریافت کرد که من که اکنون حدود ۲۰ سال بعد مشاور مهمان نوازی هستم، هزاران دلار برای آن پرداخت کردم.
من این مفهوم را به کار بردم. در Rickshaw نیز. ما معمولاً مغازههایمان را در مراکز اداری قرار میدادیم و میدانستیم که جمعیت ناهار شرکتها وقتی از دفاتر بژ خود فرار میکنند، محیطی سرگرمکننده میخواهند. بخشی از چیزی که حال و هوای ما را ایجاد کرد موسیقی ما بود – بازیگوش، قابل تشخیص، اما پیشرو. بنابراین ما به اعضای تیم خود پول دادیم تا آهنگ هایمان را تازه نگه دارند و به ازای هر آهنگی که ارسال کردند و وارد موسیقی متن فیلم شدند، ۱ دلار به آنها دادیم. این یک راه عالی برای ترغیب افرادی بود که بیشتر موسیقی را شنیدند به DNA یک لیست پخش فکر کنند و موسیقی متناسب با نام تجاری را پیشنهاد کنند. کارمندان ما را درگیر می کرد، ما را از نظر فرهنگی در جریان نگه می داشت – و باعث می شد من به آهنگ های جالب گوش کنم.
به یاد داشته باشید، درست مثل شما. نمی توانید به اندازه کافی برای کسی که در خواب لبخند می زند، بپردازید، همچنین وقتی یک کارمند خط پیدا می کنید که به کسب و کار شما فکر می کند، خوش شانس خواهید بود. توقع نداشته باش بهش احترام بذار ساختاری بسازید تا آن را تشویق کنید. و شاید چیزی که واقعاً تشویق میکنید این باشد که ماشین ظرفشویی بعدی که در زمینه آشپزی رویاپرداز است، تبدیل به یک سرآشپز اجرایی در آینده شود.
کاوش بیشتر در بهترین شرکت های محل کار
از شماره آوریل ۲۰۲۳ Inc. مجله