درک خط باریک بین چابکی و حماقت

وقتی از وینتون مارسالیس در مورد اصول بداهه‌نوازی پرسیده شد، گفت که در زمان هرج و مرج، ما باید بیشتر فرآیند محور باشیم و حساب شده. به عبارت دیگر، ما حق چابک بودن را از طریق آمادگی کسب می کنیم. افرادی که امور تحت کنترل خود را مدیریت می کنند، برای مقابله با چیزهایی که نمی توانند کنترل کنند، بسیار مجهزتر هستند.

به همین دلیل است که چابکی شکننده است. هنوز هم نیاز به تدبیر و تعمد دارد. وقتی یک تغییر ناگهانی در بازار رخ می دهد یا فرصت جدیدی ارائه می شود چه اتفاقی می افتد؟ وسوسه چرخش سریع می تواند جذاب باشد. مطمئناً سرگرم کننده تر است.

هنگام انطباق، ملاحظات مهمی وجود دارد:

جنبش چابک بر این فرض بنا شده است که محصولات می توانند بر اساس آنچه هست تطبیق دهند. از مشتریان در زمان واقعی یاد گرفت. شرکت‌های چابک می‌توانند با ارائه ویژگی‌هایی که نیازهای برآورده نشده را برآورده می‌کنند، از رقبا جلوتر بمانند. گاهی اوقات به دست آوردن مزیت اولین حرکت قدرتمند است.

امروزه، سرعت اختلال ما را در حالت خلسه فرو برده است. ماندگاری ایده ها کوتاه تر از همیشه است. تصمیم گیری اشتباه می تواند گران تمام شود. تصمیمات توسعه محصول هنوز باید به شدت کالیبره شوند و در چارچوب فرصت و ظرفیت بازار اتخاذ شوند.

در طول همه‌گیری، بسیاری از شرکت‌ها تصمیمات عجولانه‌ای در مورد محصول گرفتند. ایجاد یک محصول در یک زمان بدون درک تأثیر آن بر خانواده یا دسته بندی محصول، غیرمولد است. شرکت ها باید به داشتن یک نقشه راه محصول مشخص که با برنامه استراتژیک، ارزش ها و ستون های توسعه محصول آنها همسو باشد، برگردند. تصمیمات محصول را نمی توان در خلاء گرفت.

روایت ما در مورد بازار آدرس پذیر تا حدودی تحریف شده است. بسیاری از بازاریابان معتقدند که باید به دنبال بزرگترین بازار آدرس پذیر باشند. بازارهای بزرگ رقبای بزرگ را جذب می کنند که اغلب بر سر قیمت با هم رقابت می کنند. شرکت‌های خصوصی و استارت‌آپ‌ها معمولاً با کوچک کردن بازار و ارائه خدمات به یک جایگاه بهتر خدمات می‌دهند.

زمانی که ۵-Hour Energy وارد بازار نوشیدنی شد، کوکاکولا، پپسی، مانستر و ردبول بر آن تسلط داشتند. که اسپانسر دو تیم فرمول ۱ است. به جای رقابت در راهروی خواربارفروشی یا بخش یخچال، آنها به یک بازار – یک برنامه کاربردی محصول جدید در دکه های صندوق فروشی در فروشگاه های رفاهی حمله کردند. گاهی اوقات، یک شرکت جدید یک بازار را دوباره تعریف می کند.

حرکت سریع در یک فرصت بازار به بازاریاب پیشنهاد نمی کند که از ارزیابی پتانسیل بازار صرف نظر کند. حمله به بازار اشتباه هزینه فرصت دارد.

در حالی که بازار گسترده تر (کل بازار آدرس پذیر) قانع کننده است، بسیار مهم است که بازاریابان بازار قابل دسترسی، که درصدی از بازاری است که یک بازاریاب می تواند به طور واقع بینانه به آن خدمت کند. دستیابی به رهبری بازار در یک بازار کوچکتر بسیار ساده تر است.

همانطور که انقلاب دم کردن صنایع دستی طول کشید نگه دارید، شرکت ما برای یکی از ده کارخانه برتر آبجوسازی صنایع دستی در ایالات متحده کار استراتژیک انجام داد. طبق گزارش IBISWorld، این صنعت در سال ۲۰۱۷ قبل از سقوط در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بیش از ۸ درصد رشد کرد. پایین ترین سطح در نتیجه ترجیحات مصرف کنندگان از بازار خارج شد. تغییر به سوی ارواح، صنایع دستی محلی، و محصولات شاهدانه افزایش انتخاب و ظرفیت تولید آنها. کارخانه های آبجوسازی ساحل غربی تأسیسات ساحل شرقی و بالعکس را ساختند. در سال ۲۰۲۰، تقاضای صنعت ۲۵ درصد کاهش یافت و برندهای بزرگ دم کرده صنایع دستی، با محصولات بسیار و ظرفیت بیش از حد، با کف پا مواجه شدند. بدترین سناریو برای هر بازاریاب، داشتن محصولات بیش از حد است که فقط به آدم خواری سایر محصولات کمک می کند.

در اوایل امسال، رویترز و چندین مورد دیگر رسانه‌ها گزارش دادند که شرکت تسلا، معروف‌ترین تولیدکننده خودروهای الکتریکی در جهان، برآورد تحویل سه ماهه خود را نادیده گرفت پس از تجربه کاهش فروش در طول سال ۲۰۲۲٫ تسلا همچنین بیش از ۶۵ درصد از قیمت سهام خود را در طول سال از دست داد.

در عرض چند هفته، تسلا با کاهش قیمت جهانی خودروهای برقی خود تا ۲۰ درصد به بحران پاسخ داد. ایلان ماسک، مدیر عامل تسلا، علناً اذعان کرد که استراتژی قیمت گذاری تسلا با اقتصاد مغلوب همسو نیست. بدتر از آن، طرفداران تسلا (من یکی از آنها هستم) از این تصور که بیش از حد پول پرداخت کرده اند، ناامید شدند.

واکنش به بازار نیز می تواند فاجعه بار باشد.

وقتی شرکت ها تصمیمات تکانشی می گیرند، خطر آسیب رساندن به شهرت آنها، تضعیف هویت برند آنها و از دست دادن اعتماد مشتریانشان. در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت اقدامات آنها و سنجیدن منافع در مقابل هزینه ها ضروری است.