جف پروبست: دیدگاه بازمانده از زندگی
ماجرا
“ماجراجویی که برای آن آماده هستید همان ماجرایی است که به دست می آورید!” جف پرابست در سپتامبر ۲۰۰۹ هنگامی که دومین امی خود را پذیرفت به عنوان “میزبان برجسته برای یک برنامه واقعیت یا رقابت.” در حال عبور از جهان بیش از دو دهه به عنوان چهره Survivor، نمایشی که کل مفهوم تلویزیون واقعیت را گشوده است، ماجراهای پروبست بی پایان به نظر می رسد. او ماهها در جنگلهای آمازون و خارج از استرالیا چادر زده است، نه به یک یا دو بهشت جزیره.
اما برای پروبست ۶۱ ساله، ماجراجویی بیش از چالشهای سبک Survivor را در بر میگیرد. سفر زندگی به عنوان یک کل، از جمله انتخاب های سخت، درس های آموخته شده و کارهای آماده سازی، او را برای فرصت بعدی آماده می کند. او از این فرصتها و همچنین افرادی که او را تشویق به رویاهای بزرگ کردند سپاسگزار است. و اهداف خود را دنبال کنید.
اما او می داند که همه بچه ها آنقدر خوش شانس نیستند. پروبست، که سعی کرد از طریق کارش با پروژه سرپانتین این پیام را به جوانان محروم منتقل کند، میگوید: «این دنیای باشکوه در بیرون وجود دارد، و به همان اندازه که مایل به پذیرش آن هستید، مال شماست.
تأثیرات اولیه جف پروبست
روح ماجراجویانه خود پروبست در اوایل ریشه گرفت. بزرگترین پسر از سه پسر، در حالی که در ویچیتا، کانزاس بزرگ میشد، در نوجوانی تحت تأثیر کتابهای جوزف کمپل، نویسنده فقید اسطورهشناسی و دین تطبیقی قرار گرفت که فلسفهاش به بهترین وجه در عبارت او توصیف شد: «به دنبال سعادت خود باشید». کمپبل معتقد بود که همه یک “سفر قهرمان” را تجربه می کنند که شامل رشد و تغییر شخصی است. این نظریه ای است که او برای اولین بار در معروف ترین اثرش، قهرمان با هزار چهره مطرح کرد. ، منتشر شده در سال ۱۹۴۹٫
جف پروبست در طول سخنرانی خود برای دریافت جایزه امی به کمپبل ادای احترام کرد و پیام نویسنده را تفسیر کرد (“دستاورد قهرمان موفقیتی است که او برای آن آماده است، و این واقعاً تجلی شخصیت اوست. روشی که در آن منظره و شرایط محیط با آمادگی قهرمان مطابقت دارد. ماجرایی که او برای آن آماده است همان چیزی است که به دست می آورد.) از قدرت اسطوره، که همچنان دیدگاه او را شکل می دهد.
با این حال، پروبست جوان خیلی فراتر از مرزهای غرب میانه اش رویا نمی دید. او می گوید: «ما در کانزاس زندگی می کردیم و این پایان کار بود. یعنی تا زمانی که شغل جدید پدرش، این نوجوان ۱۵ ساله را ریشه کن کرد و او را در نزدیکی یک کلانشهر شلوغ که دارای یک سوزن فضایی بود فرود آورد. انتقال به بلوو، واشنگتن، «چشمهایم را به روی راه جدیدی برای به دنیا نگاه می کنم.
یک داستان سرای اولیه
Probst علاقه خود را به داستان سرایی ایجاد کرد و روشهای مختلف بیان را بررسی کرد – در یک مقطع به عنوان یک ستون نویس سرکش برای روزنامه دبیرستانی خود و یک روزنامه زیرزمینی که او و دوستانش تأسیس کردند، و در مرحله دیگر به عنوان عضوی از یک گروه راک که پس از ترک دانشگاه به آن پیوست. والدینش از این حرکت دوم هیجان زده نشدند، او میگوید: «به اعتبار آنها، آنها هرگز کاری جز حمایت از ما بچهها انجام ندادند، حتی زمانی که پسر اولشان کاری کرد که باعث میشد بیشتر والدین بگویند: «مطمئناً نه!»
پدر پروبست که برای بوئینگ کار میکرد، به هدایت علایق پسرش کمک کرد و مصاحبهای با بخش تصویر متحرک شرکت سازنده هواپیما انجام داد. پروبست این کار را به دست آورد، و او می گوید که در بیشتر موارد، سکوت کرد، گوش داد و آموخت. او مهارت های داستان سرایی خود را تقویت کرد و یاد گرفت که چگونه جلوی دوربین کار کند، که پول بیشتر و فرصت های بیشتری برای او به ارمغان آورد.
جف پروبست در مورد قدرت باور به خود
با یک نماینده سیاتل قرارداد امضا کرد، او اولین آگهی تجاری خود را دریافت کرد و شروع به کار برای کارهای بیشتر کرد. هنگامی که یک برنامه محلی او را برای یک کار روی آنتن رد کرد زیرا تهیه کنندگان استعدادهای شناخته شده لس آنجلس را می خواستند، پروبست نوارهای تست بازیگری رقبای خود را بررسی کرد.
دو نفر برجسته بودند-یک پسر به نام Kinnear و دیگری به نام Lauer. در آن زمان، گرگ کینیر یک ستاره سینما نبود و مت لوئر بزرگترین ستاره تلویزیون صبحگاهی نبود. پروبست میگوید: آنها فقط بچههایی بودند که شروع میکردند.
او فکر میکرد که کیفیت کارش با آنها رقابت میکند، “بنابراین من خودم را بیرون گذاشتم و یک نوار برای نماینده آنها فرستادم، میدانی او چه گفت؟ “من فکر می کنم حق با شماست.”
سه هفته بعد، او در منهتن زندگی میکرد و بهعنوان یک شخصیت رویایر برای شبکه FX کار میکرد.
“باید ایمان داشته باشید تا به خودتان ایمان داشته باشید، و این به همه چیزهایی برمی گردد که ما را آزار می دهد – درخواست از دختر، از رئیس خود برای افزایش حقوق بخواهید، برای کار بعدی بروید. اگر خودتان را باور ندارید، مطمئن باشید که هیچ کس دیگری این باور را ندارید پروبست می گوید.
روح ماجراجویانه جف پروبست تسخیر می شود
او می گوید: «من برای آن ماجراجویی آماده بودم. “من معتقدم جوزف کمبل می دانست که در مورد چه چیزی صحبت می کند. اگر آماده هستید، سوار اتوبوس شوید و حرکت کنید. اگر نیستید، پس از جایی که هستید لذت ببرید و یک ماجراجویی جدید پیدا کنید. شاید امروز ماجراجویی شما متفاوت باشد. اما هر چیزی که برای آن آماده باشید – چه برای بوسیدن دختر یا رفتن به دنبال حلقه برنجی در زندگی حرفه ای خود – تا زمانی که تا حدی برای آن آماده نباشید، به آنجا نخواهید رسید. ”
پس از چهار سال در FX، جف پروبست میزبان Rock & Roll Jeopardy قبل از پرش به Access Hollywood بود. زمانی که آنجا بود، او بیش از ۳۰۰۰۰۰ مایل را طی کرد و به عنوان یک خبرنگار در سراسر جهان سفر کرد و برای چیزی که تبدیل به نقش یک عمر میشد، تلاش کرد.
نقش یک عمر
زمانی که Survivor برای اولین بار در رادار حرفه ای خود ظاهر شد، پروبست مجذوب شد. او معتقد بود این مفهوم برای یک دانشآموز زیرک از شرایط انسانی که از طراحی رقص تعاملات شخصی لذت میبرد، جذاب است. این فرضیه برای تلویزیون منحصر به فرد بود و پروبست به سختی تلاش کرد تا میزبان Survivor باشد. بقیه به عهده تهیه کننده اجرایی مارک برنت بود، که پروبست می گوید که چشم انداز او برای نمایش، سریال CBS را در تاریخ تلویزیون منجنیق کرد و حرفه او را به ارتفاعات جدیدی رساند.
با این حال، حدود ۲۰ سال پیش، در آن جزیره دورافتاده پولائو تیگا در مالزی در دریای چین جنوبی، پروبست هرگز تصور نمی کرد که Survivor به چنین موفقیت بزرگی تبدیل شود، چه رسد به پدیده ای که چهره تلویزیون را تغییر دهد. .
“من به اندازه کافی خوش شانس بودم که مردی که من را استخدام کرد [مارک برنت] یک داستان سرای قابل توجه بود و او می دانست که چگونه اجرا کند. پروبست میگوید، زیرا Survivor در دست بسیاری از تهیهکنندگان تلویزیونی دیگر میتوانست یک فاجعه باشد.
برنت از ابتدا به پروبست و همچنین ارزشمندترین درسی که در مورد مدیریت افراد آموخته است، گفت: «با دادن فضای شکست به آنها قدرت دهید تا بهترین باشند. به دنبال آن برو. آن را امتحان کنید. اگر جواب داد، فردا دوباره این کار را انجام دهید، و اگر نشد، چیز دیگری را امتحان کنید.”
اندازه گیری موفقیت
جف پروبست به کار Survivor خود افتخار می کند زیرا نشان دهنده بهترین تلاش او است، که در نهایت، تنها معیار موفقیت است که واقعاً مهم است. معمولی؟ نه برای پروبست. او معتقد است که بهترین کار را انجام دادن به این معنی است که تکالیف خود را انجام دهید، وقت بگذارید، تمرکز کنید و اولویتهایتان را مشخص کنید.
«یک چیزی که آموخته ام این است که شما معیار سنجش موفقیت خود هستید، و این چیزی است که می تواند به راحتی در عناوین شغلی یا میزان پولی که به دست می آورید یا جوایزی که برای عملکردتان در محل کار به شما داده می شود گم شود.» می گوید. “اما حقیقت این است که فقط شما واقعاً تعیین می کنید که آیا موفق هستید یا نه.”
برای جف پروبست، رشد شخصی بهترین موفقیت است
اگرچه پروبست از دستاوردهای خود و جنبه های ملموس شهرت خود لذت می برد، او بیش از همه پیشرفت های شخصی خود افتخار می کند. او میگوید: «من سختترین کار را برای این که چگونه در این سیاره انسان بهتری شوم، انجام دادهام. “مطمئناً افرادی هستند که کارهای بسیار بهتری از من انجام می دهند و بیشتر اوقات، اما من نسبت به دیروز آدم بهتری هستم، و این معیاری برای موفقیت است که من به آن پایبند هستم.”
شبهای پر ستاره بیشماری در خانههای موقتی در جنگلها و سواحل، فرصتهایی را به پروبست داده است تا به جهان و جایگاهش در آن فکر کند. او میگوید: «Survivor بزرگترین هدیهای بوده است. پروبست که ماهها در کنیا یا جزیره ساموآ زندگی میکند، شاهد حس گستردهتری از زندگی است، جایی که غذا، فرهنگ، مذهب و حتی نحوه برخورد اجتماعی با زنان و مردان متفاوت است.
به نظر می رسد خنده یک مخرج مشترک است. پروبست بازی های والیبال یا فوتبال پیکاپ با ساکنان ساموآ را به یاد می آورد. همه آنها می خندند، حتی زمانی که در رقابت هستند. هرگز کسی را به خاطر زدن یک شوت بد تمسخر یا مسخره نمیکنیم. خوش می گذرد. خنده هست آنها دارند بازی می کنند،” او می گوید.
با وجود مشکلات اقتصادی غیرقابل درک برای بسیاری از آمریکایی ها، ساکنان ساموآ زندگی و بازی را جشن می گیرند. و این روی پروبست تاثیر گذاشته است. من برای مدت نامشخصی اینجا هستم و میخواهم حداکثر استفاده را از آن ببرم. بخشی از آن چیزهایی است که می خواهم در کار به آنها برسم، اما هرچه بیشتر سفر می کنم و تجربیات بیشتری با Survivor در سراسر جهان دارم، بیشتر متوجه می شوم که من نیز می خواهم زندگی کنم، می خواهم برای خندیدن و من می خواهم دوست داشته باشم.”
بازگرداندن به جامعه
این فلسفه شامل استفاده از سلبریتی خود برای منافع بیشتر است. . از دیگر کارهای خیریهاش، پروبست پروژه سرپنتاین را تأسیس کرد و به جمعآوری پول و آگاهی کمک کرد، که مربیان آن به جوانان کمک کردند تا برنامههای عملی برای رسیدن به اهداف خود ایجاد کنند.
پرابست همچنین به جمع آوری پول و آگاهی برای صلیب سرخ آمریکا کمک کرده است، صلیب سرخ آمریکا کمی پس از پایان فصل بیستم فیلمبرداری Survivor به ساموآی ویران شده سونامی کمک کرد. جشن گرفتن بیستمین فصل Survivor، که در فوریه ۲۰۱۰ پخش شد، با توجه به ویرانی مادر طبیعت، شاید حتی تلخ تر بود.
سفر قهرمان جف پروبست کامل شد
در حالی که مفهوم فصل بیستم کمی مشاجرههای پشت سر داشت، پروبست میگوید: «ما به ایدهای رسیدیم که احساس میکردیم واقعاً آنچه را که Survivor در ۲۰ فصل گذشته در مورد آن بوده است در بر میگیرد… این بسیار زیباست. واضح است که اگر طرفدار Survivor هستید، پس از آن لذت خواهید برد.” در فصل جدید ۲۰ نفر از شرکت کنندگان سابق Survivor’s در دو تیم به رقابت پرداختند—قهرمانان و تبهکاران.
در بازگشت پس از چهار ماه اقامت در ساموآ، لس آنجلس مانند قطار باری که با سرعت ۱۰۰ مایل در ساعت حرکت میکند برخورد میکند – پیامک، شغل، ترافیک. جف پروبست میگوید از جمله درسهای ماندگار Survivor این است که او مرکز جهان نیست و برنامهی بسیار مهم او فقط چیزهایی است که باید با آن سر و کار داشته باشد. پروبست میگوید: «مرد، تعادل وجود دارد» – درسی که آمریکاییها میتوانند از جزیرهنشینان ساموآ بیاموزند.
اما ایالات متحده هنوز هم از نظر پروبست به عنوان بزرگترین کشور جهان رتبه ۱ را دارد. او میگوید: «شما اینجا در کشوری متولد شدهاید که بر اساس فرصتها ساخته شده است. “همیشه به یاد آن هستم. این کوله پشتی مزیتی که با آن به دنیا آمدم… تقریباً قرعه کشی کردم. دو پدر و مادر را که فرزندان خود را دوست دارند و به آنها وقف دارند بر روی آن بیاندازید. میدانی، اگر نمیتوانی چیزی از زندگیات، تا حدی، با توجه به آن بسازید، پس آن به عهده شماست.”
این مقاله در فوریه ۲۰۱۰ منتشر شده و به روز شده است. عکس از Robert Voets/CBS