چرا فرزند شما به پرینستون و بسیاری از افراد دیگر نمی رود؟ مدارس برتر
چرا فرزند شما به پرینستون و بسیاری از افراد دیگر نمی رود؟
مدارس برتر
بسیاری از ما احتمالاً یکی از جالبترین چیزها را در مورد آخرین رسوایی بزرگ ورزشی کالج فراموش کردهایم — منظور من نیست به نیش های غیرقانونی استخدام اولیه، پرداخت های زیر میز به ورزشکاران ورودی و والدین آنها، یا حتی بسیاری از منحرفانی که در رختکن و اتاق های تمرین گیر افتاده اند. این یک افشاگری از رسوایی Varsity Blues بود، جایی که فانتزی، معروف، و والدین مرفه به مربیان و سایر افسران پذیرش رشوه میدادند و از رزومههای جعلی استفاده میکردند تا فرزندان متوسط خود را از درب اتاق رختکن در کالجهای معتبر پذیرش کنند و ادعا میکردند که آنها جوکهای جدی هستند.
همانطور که داستان ها به آرامی آشکار شد، آنچه آشکار شد این بود که برخی از بچه های درگیر حتی نمی خواستند به دانشگاه بروند. در هر مورد، نیروی محرکه اصلی یک هنرمند شیادی به نام ریک سینگر، که تسلط خود را در فرآیند پذیرش کالج با توانایی خود در دستکاری و نوازش والدین رقت انگیز ترکیب کرد. منیت ها، نگرانی های اجتماعی رقابتی آنها، و نیاز شدید آنها به لاف زدن. این افراد ممکن است به مدرسههای پایینتری رفته باشند یا اصلاً مدرسهای نرفته باشند، اما بچههایشان به ماه میرفتند و آنها را به تمام دنیا میگفتند. در مورد زندگی نایب از طریق فرزندان خود صحبت کنید. البته درک این موضوع دقیقاً غیرمنتظره یا دشوار نیست. هیچ کس ستاره های مشهور تلویزیون یا سینما را با دوران کودکی سالم و شاد یا پدر و مادری عالی مرتبط نمی داند. با این حال، در حقیقت، تا زمانی که بچه دار نشدهاید، نمیدانید چه تواناییهایی دارید.
اما این همه اخبار دیروز است. . یک طوفان جدید بزرگ در افق وجود دارد که خبر بدی را برای میلیونها والدین اواخر هزاره با بچههای دبیرستانی حکایت میکند، حتی اگر آرزوهای خودشان بسیار سادهتر از آرزوهای تقلبهای دو ساحلی باشد. از اینجا به بعد همه چیز سربالایی است. اینها افرادی نیستند که به طور جدی به دنبال جذب فرزندان خود به دانشگاه هاروارد یا ییل باشند. آنها خوشحال میشوند که فقط مطمئن شوند که بچههایشان وارد یک مدرسه «خوب» شدهاند – مدرسهای مثل خودشان. در حالت ایدهآل، کسی که حداقل به اندازه دانشآموزان خودشان مورد توجه قرار میگرفت. اما فرزندان آنها به احتمال زیاد به جایی نزدیک به زمین های پایکوبی قدیمی مردم خود نمی روند. در طی چندین سال آینده برای میلیونها خانواده عبارتند از: الف) همانطور که والدین اغلب به طعنه میگویند، خود آنها دیگر در کالجها و دانشگاههایی که در آن شرکت کردهاند پذیرش و پذیرش نخواهند شد، زیرا معیارهای ورودی بهشدت بالا رفته است. ب) مدارس متوسط رو به بالا (نه Ivy League، اما قطعاً Big 10)، که تا حد زیادی از نظر اجتماعی برای فرزندانشان قابل قبول بود، اکنون به قدری انتخابی و دشوار است که فرزندان آنها مجبور به “ساخته شدن” شوند. “برای مدارس در ردیف بعدی – نه لزوماً از نظر آکادمیک، بلکه مطمئناً در معنای رسانه ای و شهرت. ج) بسیاری از مدارس در نهایت معیارهای پذیرش موروثی را محدود یا کنار میگذارند، که در گذشته روشی پنهانی دیگر بود، و همچنین اتکای خود به آزمونهای استاندارد را کاهش میدهند یا رها میکنند. و د) دیگر چیزهایی مانند مدارس ایمنی برای اکثر دانشآموزان وجود ندارد که در آنها اطمینان مطلق از پذیرش وجود دارد – حتی از جمله دانشگاههای دولتی.
توضیحات دیگری برای افزایش اضطراب و نگرانی دانش آموزان و والدین وجود دارد، از جمله سه عامل اصلی.
۱) کالج های نخبه از افزایش اندازه کلاس خودداری می کنند و به بهره برداری، بازاریابی و افتخار به انحصار خود ادامه می دهند و درصد کمی مضحک از متقاضیان هر کدام را پذیرفته اند. سال با این حال، آنها چندان مفتخر نیستند که هزینههای درخواستی پرهزینه و مادی را از دهها هزار دانشآموز در هر سال بپذیرند که هیچ چشماندازی برای پذیرش ندارند. کلاس ۲۰۲۵ پرینستون دارای ۳۷۶۰۱ متقاضی و به ۱۴۹۸ دانش آموز پذیرش ارائه کرد. مسئله اندازه کلاس با این واقعیت تشدید می شود که بسیاری از دانشجویانی که به دلیل بیماری همه گیر تحصیل خود را به تعویق انداختند یا قطع کردند، اکنون قصد ورود یا بازگشت به کالج را دارند.
۲) کالج ها در سراسر طیف تحت فشار فزاینده ای برای افزایش تنوع جمعیت دانشجویی خود هستند و تعداد بیشتری از کرسی ها را در هر یک از آنها کنار می گذارند. کلاس برای متقاضیانی که دارای معیارهای تنوع هستند، که ممکن است تمام معیارهای پذیرش دیگر را نیز داشته باشند یا نداشته باشند. با فرض اینکه هر معیار دیگری یکسان باشد، از نظر تئوریک “بدون آسیب، بدون خطا” است — به جز هزاران دانش آموز مشتاقی که نتوانستند برش را انجام دهند، که از این نظر با هر زمان دیگری تفاوتی ندارد. بدیهی است که هرگز فضای کافی برای همه وجود ندارد. اما دعواهای معلق ادعا میکنند که ترازو بیش از کمی متمایل به ترجیح متقاضیان مختلف بوده است. این موضوع اصلی تصمیم دادگاه ها خواهد بود.
۳) کمک های مالی به جنون آمیز و شبیه به قرعه کشی خود تبدیل شده است. این فرآیند با دبیرستانهایی که دانشآموزان استثنایی خود را تشویق میکنند تا هر چه بیشتر برای بورسیههای تحصیلی درخواست کنند و سپس مدارس از رسانهها لاف زده و درخواست میکنند درباره مجموع دلاری که این چند دانش آموز جمع کرده اند. اثر خالص این شیرین کاری های احمقانه و خودفروش این است که از دسترسی به موقع سایر دانش آموزان واجد شرایط به برخی از این جوایز جلوگیری می کند یا مانع از آن می شود. ، که درخواست آنها را برای برخی از کالج ها و دانشگاه ها بدون اطمینان از حمایت مالی برای شرکت در صورت پذیرش دشوارتر می کند.
مهمتر است که بچه ها را برای مسیر و جایگزین های آن آماده کنیم تا اینکه سعی کنیم مسیر را برای بچه ها آماده کنیم. شاید بهترین و بزرگترین لطفی که والدین می توانند در حال حاضر برای فرزندان دانشگاهی خود انجام دهند این باشد که گرما را کم کنند، مقداری از استرس را کاهش دهند، سطح انتظارات را کاهش دهند، و سپس از فرزندانشان بپرسند که آنها چه کاری دارند. واقعاً می خواهم انجام دهم. آنها ممکن است پاسخ روشن یا واضحی نداشته باشند، اما حق انتخاب دارند.
شاید اهمیتی برای رفتن ندارند. به یک مدرسه ۴ ساله گران قیمت بروید، هر چیزی را مطالعه کنید، در نهایت همراه با والدین خود با بدهی های بلندمدت دانشگاه، فارغ التحصیل شوید و با مدرکی فارغ التحصیل شوید تا بتوانند بهترین باریستا در بلوک شوند. شاید آنها میخواهند برخی آموزشهای حرفهای پیشرفته را بررسی کنند – مهارتهای فنی و اساسی واقعی را بیاموزند – فارغالتحصیل شوند و مستقیماً وارد شغلی شوند که درآمد شش رقمی خوبی دارد و هرگز به آنچه گفته میشود از دست دادهاند نگاه نکنند. یا ممکن است بخواهند برای برخی از مشاغل اتحادیه ای که برای همیشه اینجا خواهند بود، شاگرد شوند، به چین یا هند قابل صادرات نیستند، احتمالاً در شهر خود مستقر هستند و راهی مطمئن برای درآمد طبقه متوسط، مستحکم و قابل حمایت فراهم می کنند. در آینده، مکانیک های بسیار بیشتری با صفحه کلید و کامپیوتر کار خواهند کرد تا با آچار و آهن لحیم کاری و بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار درآمد خواهند داشت.
درس اینجا بسیار ساده است. دقیقاً مانند داستان تخیلی دهههای ۸۰ و ۹۰ که هر کس نیاز داشت خانه خود را داشته باشد، به طور فزایندهای واضح است که هرکسی نیازی به رهن آینده خود برای حضور در یک کالج چهار ساله برای دریافت مدرک تحقیرآمیز در هر چیزی که در حال تبدیل شدن است، ندارد. هر روز یک عامل کمتر و کمتر مهم در جستجوی موفقیت آمیز برای یافتن شغلی سودمند و رضایت بخش است.
فقط به این دلیل که ما همیشه این کار را انجام داده ایم. قرنها دیده میشد که فارغالتحصیل شدن در فیلمها و تلویزیونها مهمترین و پایانی بود و این چیزی بود که میتوان از روی عبادت آرزو کرد و به آن امیدوار بود، امروز دیگر آن را واقعی یا حتی مطلوب نمیکند.
شرکت