احساس گیر افتادن؟ رفتارشناس TGoogle می گوید ممکن است داشته باشید افتادن در “تله هویت”
احساس گیر افتادن؟ رفتارشناس TGoogle می گوید ممکن است داشته باشید
افتادن در “تله هویت”
همه ما آنجا بودهایم، در موقعیتی که به نظر میرسد نمیتوانیم چرخیدن چرخها را متوقف کنیم. . هر چقدر هم برای کاری تلاش و انرژی کنیم، به نظر می رسد به جایی نمی رسیم. دلسرد کننده و در برخی موارد حتی ویرانگر است.
برای خروج، به تغییر نیاز داریم. اما تغییر سخت است –مخصوصاً زمانی که احساس می کنیم همه چیز را امتحان کرده ایم — از هر زاویه ای. یا به این باور رسیده ایم.
طبق گفته مدیر اقتصاد رفتاری Google مایا شانکار، چیزی که ممکن است شما را از تغییر باز دارد، مشکل مربوط به عمل تغییر نیست. اما در عوض، فقدان یک چیز ساده. این عدم اعتماد به نفس. کمبود ارتباطات، کاریزما یا حتی پول هم نیست.
در عوض، این یک گسست بین اینکه چگونه خودمان را می بینیم و چه کسی واقعا هستیم است که ما را عقب نگه می دارد. به عبارت دیگر، چیزی که مردم را عقب نگه میدارد، برداشت محدود خودشان از اینکه میخواهند باشند یا باور دارند که هستند، است. شاید تعجب آور نباشد که کارآفرینان از بزرگترین متخلفان هستند.
تله هویت
در طول مصاحبه در پادکست رول غنی، شانکار توضیح داد که چگونه ما، به عنوان انسان، میتوانیم زودتر به هویت شخصی خود دست پیدا کنیم و خود را از تغییر دور کنیم. در عوض، این تله هویتی، دلبستگی به کسی که میخواهید باشید ایجاد میکند، که میتواند توانایی شما را برای موفقیت در آن چیزی که واقعا هستید از بین ببرد.
تقریباً همه زمانی در آنجا بوده اند. این طبیعت انسانی و بخشی از توسعه ما است.
به عنوان مثال، شانکار در سنین بسیار جوانی به یک ویولونیست بسیار ماهر تبدیل شد. او که از عشقش به نواختن غرق شده بود، با هویت فرضی ویولونیست بودن بزرگ شد. زمانی که در دانشگاه ییل مشغول به تحصیل بود، انگشتش شکست و مجبور شد زندگی را مانند هر چیز دیگری در نظر بگیرد.
اما حتی چیزی به اعتبار ویولونیست حرفه ای بودن نیز یک باور محدود کننده است. به هر حال، این فقط یک جنبه از چیزی بود که شانکار را به او تبدیل کرد، نه کل تصویر.
شما فراتر از یک کلمه هستید
به احتمال زیاد، اگر از یک بنیانگذار در سیلیکون ولی بپرسید که کیستند، آنها خواهند گفت که یک کارآفرین هستند. شاید آنها حتی آن را با صلاحیت اضافی “کارآفرین سریالی” جاز کنند تا به شما اطلاع دهند که مدتی در این کار بوده اند و چیزی شبیه یک دامپزشک کارکشته هستند.
اما حتی موفق ترین کارآفرینان به سادگی کارآفرین نیستند. اول از همه، آنها همیشه چیز دیگری هستند. یه چیز بزرگتر عنوان کارآفرین صرفاً جنبه ای از هویت آنهاست – نه تمامیت آن. برای مثال، استیو جابز فقط یک کارآفرین یا طراح نبود، بلکه یک مینیمالیست درخشان بود که عشق به سادگی باعث انقلاب طراحی شد. ایلان ماسک صرفاً یک بنیانگذار یا کارآفرین سریالی نیست، بلکه یک مبتکر نابغه، یک یادگیرنده مادام العمر و یک کارگر سرمایه گذاری وحشیانه است که ترفندی برای کارکردن ساعات فوق بشری.
احتمال این است که “از طریق خط” شما، همانطور که شانکار آن را می نامد، بسیار بیشتر از برچسبی است که روی آن چسبانده اید. خودت چسبیدن به این برچسب می تواند شما را از پتانسیل بیشتر خود باز دارد. به عبارت دیگر، شما احتمالاً خیلی بیشتر از آن چیزی هستید که دوست دارید خود را به عنوان آن ببینید. اکثر مردم چنین هستند.
در مورد شانکار، او فقط یک ویولونیست باورنکردنی نبود، او کسی بود که دوست داشت با دیگران در سطحی عمیق تر ارتباط برقرار کند – این دقیقاً همان چیزی است که او را عاشق نواختن موسیقی کرد. هنگامی که این موضوع مشخص شد، او خیلی بیشتر از یک ویولونیست، بلکه یک ویولونیست و یک عصب شناس شناختی بسیار محترم، مشاور کاخ سفید و مدیر اقتصاد رفتاری در گوگل شد.
بهعنوان یک فرهنگ، ما تا حد زیادی در دام برچسبها گرفتار شدهایم، با وسواس نسبت به برندهای شخصی. و هویت ها شانکار میگوید، مشکل این است که اکثر آنها در واقع توسط برچسبهایی که انتخاب میکنند قدرت نمیگیرند، بلکه توسط آنها متوقف میشوند. در تلاشی آگاهانه برای چیزی بودن، تمایلی به نادیده گرفتن اینکه واقعاً چه کسی هستیم، ناخودآگاه وجود دارد. برچسبهایی را که شما را محدود میکنند رها کنید – و شانس این است که متوجه خواهید شد که خیلی بیشتر میشوید. شما بسیار بیشتر – و موفق تر.