کوهنورد ماجراجویی مو بک به بهانه ها اعتقاد ندارد
این مسابقه پرستار جکی نام دارد، احتمالاً بعد از برنامه تلویزیونی به همین نام، اما چه کسی می داند؟ این یک صخره نوردی ۵۰ فوتی در بولدر کنیون کلرادو است و طبق استانداردهای مورین (مو) بک آسان است.
وقتی بک، یکی از نشنال جئوگرافیک ۲۰۱۹ از آن زمین خارج شد، یک صبح دوشنبه باشکوه در ژوئیه “ماجراجویان سال،” از هیجان می درخشید. در مورد شادی پاشیده شده روی صورتش پرسیدم.
او گفت: “از آن بالا برو.” “و سپس دوباره از من بپرس.”
به دیوار رفتم. ۸ فوت اول نزدیک به مستقیم بود، برای مبتدی مثل من سخت بود، حتی با دسته های آشکار. پس از آن، دیوار چند درجه چرخید، هنوز هم برای بالا رفتن بدون طناب بسیار شیب دار بود، اما نه چندان. دست راستم را بیرون انداختم، سپس پای چپم، سپس دست چپم، سپس پای راستم را، احساس کردم که تصور میکنم مرد عنکبوتی وقتی از آسمانخراشها بالا میرود، احساس میکند. بلافاصله شادی بک را درک کردم.
در صخره نوردی، ورزشی که گاهی اوقات با جاه طلبی تعریف می شود که ترس را از بین می برد، بک همیشه به دنبال اتمام زمین بعدی، اضافه کردن مهارت بعدی، غلبه بر چالش بعدی است. اما او خوشبختی را نیز در کوهنوردی برای لذت خالص می یابد.
برای بک، کوهنوردی و زندگی فرد انفرادی هر دو درباره یافتن تعادل. در کوهنوردی، این به معنای فشار دادن به خود، افزایش مهارتهای بیشتر – و زندگی برای گفتن در مورد آن. در دنیای کار، این به معنای یافتن زمان برای کنسرت های مختلف او است، فهرستی که شامل صحبت کردن، حضور اسپانسر و بازاریابی برای کارفرمای تمام وقت سابقش. علاوه بر آن، او همچنین باید بالا برود، شوهرش را ببیند، از او مراقبت کند. حیوانات و غیره.
او میگوید: «من از آنهایی نیستم که [میگویند] کوهنوردی به من احساس زنده بودن میدهد. “این به من یادآوری می کند که چرا می خواهم زنده باشم.”
مورین بک، یک ورزشکار رقابتی پاراکلیمینگ
در افتتاحیه Stumped، مستندی درباره صعود بک به روزهای آینده گذشت، صعودی با امتیاز ۵٫۱۲ (مرحله ای که در آن کوهنوردان خوب عالی می شوند)، بک سعی می کند جدی به نظر برسد و توضیح می دهد که چرا فقط یک دست دارد (بازوی چپش به ساعدش ختم می شود. ). او با سر تکان دادن جدی می گوید: «یکی نگهبان را از دستگاه خردکن چوب برداشت.
اما او نمی تواند این حیله را حفظ کند. او پوزخندی می زند و به مجموعه ای از توضیح ها می پردازد که هر کدام از توضیح های قبلی پوچ تر هستند – ملاقات با تمساح در باغ وحشی که در حال نوازش کردن است و برای خلبان هلیکوپتر در میان آنها خداحافظی می کند.
حقیقت این است که او اینگونه به دنیا آمده است. زمانی که او یک دختر جوان بود، چیزهای واقعی و خیالی او را هدایت کردند. او شروع خود را در صخرهنوردی به راهنمای یک کمپ دنبال میکند که به او پیشنهاد میکند در آن فعالیت بنشیند. که او را عصبانی کرد. به زودی او تمام صخره های مین را می زد. او زمانی که در کالج بود با شور و شوق صعود کرد، سپس آن را تا حدودی کنار گذاشت تا یک حرفه “عادی” را دنبال کند.
این او را خسته کرد. او در سال ۲۰۱۲ به کلرادو نقل مکان کرد و در صحنه کوهنوردی در آنجا شیرجه زد. بک کار خود را با ورزش پارادوکس به عنوان مربی ورزشکاران تطبیقی و ورود به مسابقات پاراکوهوردی آغاز کرد. او برنده نه عنوان ملی و دو مدال طلا در مسابقات بین المللی شده است.< /p>
بسیاری او را ستایش میکنند، اما او احساس میکند که این تحسین نابجاست.
او میگوید که با حضور رو به رشد او در جامعه کوهنوردی، تحسین و ستایش همراه شده است، که بسیاری از آنها نابجا هستند. وقتی طرفداران او را به خاطر الهام بخشیدن به او تحسین می کنند، احساس “بیخیالی” می کند زیرا او یک صخره نورد یک دست است. او می گوید که صخره نوردی یک دست بودن او را الهام بخش نمی کند، فقط او را فعال می کند و صرفاً فعال بودن الهام بخش نیست. “چه کسی می خواهد زندگی خود را روی مبل زندگی کند؟” او می پرسد.
اگر او کاری الهامبخش انجام دهد – مانند زمانی که او روزهای آینده را طی کرد – ستایش را میپذیرد، هرچند شاید با اکراه. برای رسیدن به قله Days of Future Passed، او تقریباً ۲۰ بار در طول پنج ماه به آن بازگشت و در هر بازدید ۳ تا ۱۵ بار از آن صعود کرد. او در همان نقطه افتاد (به نام crux ) دوباره و دوباره. وقتی بالاخره به قله رسید، نیمه مبهوت و نیمه آرام به نظر می رسید. او از آن دیوار خسته شده بود و از کار با آن خوشحال بود.
سعی کردم درباره انعطاف پذیری لازم بپرسم برای ادامه تلاش پس از بیش از ۶۰ بار شکست. او سوال را کنار گذاشت. او می گوید: «این به من اعتبار زیادی برای داشتن قصد می دهد. «شاید همین باشد. یا من آنقدر احمق هستم که نمی توانم آن را ترک کنم.”
برای مورین بک، مسئله تعادل است
حتی در حال حاضر، با سالها تجربه، بک هنوز باید “مغز میمون” خود را قانع کند، همانطور که او میل ذاتی برای زنده ماندن را برای صعود می نامد.
او دو ایده را در تنش نگه می دارد. یکی این که بهترین داستان های کوهنوردی در مورد زمین های سخت و چالش برانگیز است. Stumped ارزش دیدن (یا ساختن) را نداشت اگر او در اولین تلاش از Days of Future Passed صعود می کرد. مورد دیگر این است که وسواس با نگرش می تواند از نظر ذهنی و عاطفی سمی باشد، از نظر جسمی خطرناک نیست.
مغز منطقی او به او میگوید که طنابها، کارابینها و سیستم نگهدارنده ایمن هستند. مغز میمون او به او میگوید که افتادن صدمه میزند – شاید خیلی – و چرا ما میخواهیم این کار را انجام دهیم؟ او می گوید: «از پایین، همه آنها ترسناک به نظر می رسند.
این مقاله در اصل در مارس/آوریل ۲۰۲۱ ظاهر شد مجله SUCCESSو به روز شد. عکسهای © دانیل گایدا.
مت کراسمن نویسنده ای است که در سنت لوئیس زندگی می کند. او در مورد ورزش، سفر، ماجراجویی و پیشرفت حرفه ای می نویسد. به او به آدرس ]]
پیشرفت